عشق شیرین پارت دو
جی هوپ:
نشستم توی ماشین و رفتم به سمت باشگاه
نگام افتاد به گوشیم که داشت روشن و خاموش میشد
برش داشتم
جین بود
جدی جواب دادم:بله پسرعمو؟
جین با حالت طلبکار گفت:بلا به جونت درد و بله هیچ معلومه کجایی هیچ حالی نمیپرسی
جی هوپ:وای جین کم چرت و پرت بگو خوبه همین دیروز حالتو پرسیدم
جین:خیلیی یعنی خیلییی.......بیخیال کجایی؟یونا (خواهرش)خونه ی شما بود؟
جی هوپ:اره....دارم میرم باشگاه
جین:شب کجایی
جی هوپ:میرم خونه ی خودم اگه میای بیا نمیای هم......به درک
جین:گمشو....میام عنتر اسکل
جی هوپ:خدافظظظظ
با حرص گوشی رو پرت کردم روی صندلی این پسر همیشه حرصم رو در میورد
*****
از باشگاه در اومدم و رفتم سمت خونه
نشسته بودم که زنگ در خورد
جین:به داش گلمممم
دیدم از بیرون غذا خریده اورده
جی هوپ:چه عجب یبار عقل تو درست کار کرد
جین:چطور
جی هوپ:غذا رو میگم
جین:درد خفه بابا
خووشو پرت کرد روی صندلی
جین:حالم خرابه جی هوپ
تاحالا اینجوری ندیده بودمش جین مثل برادر بود برام
جی هوپ:چیشده؟
جین:حالا بیخیال......گشنمه بیا بخوریم
جی هوپ:ای کوفت بخوری خب بعدا میخوری
جین بلند شد و رفت سمت اشپزخونه
جین:خب بگم نگم فرقی نداره که حالا بیا غذا بخوریم
با تاسف سرم رو تکون دادم و تی وی رو روشن کردم
*****
داشتیم یه فیلم نگاه میکردیم
جین:زن عمو در مورد سفر بهت گفته؟
جی هوپ:نه چه سفری
جین:بیخیال خودش میگه
جی هوپ:به هرحال که من نمیام
جین:زن عمو رو که میشناسی
جی هوپ:مامان من چرا نمیفهمه من دیگه جی هوپ قبلی نیستم شرکت رو ول کنم بیام یه سفر مسخره؟
جین:خودتو عذاب نده جی هوپ
جی هوپ:چه عذابی
جین:همون قضیه ی اون دختره ی هر*زه
جی هوپ:اون به گور باباش خندیده اون دیگه برای من تموم شده من حتی بهش فکر هم نمیکنم
ادامه در پارت بعدی
نشستم توی ماشین و رفتم به سمت باشگاه
نگام افتاد به گوشیم که داشت روشن و خاموش میشد
برش داشتم
جین بود
جدی جواب دادم:بله پسرعمو؟
جین با حالت طلبکار گفت:بلا به جونت درد و بله هیچ معلومه کجایی هیچ حالی نمیپرسی
جی هوپ:وای جین کم چرت و پرت بگو خوبه همین دیروز حالتو پرسیدم
جین:خیلیی یعنی خیلییی.......بیخیال کجایی؟یونا (خواهرش)خونه ی شما بود؟
جی هوپ:اره....دارم میرم باشگاه
جین:شب کجایی
جی هوپ:میرم خونه ی خودم اگه میای بیا نمیای هم......به درک
جین:گمشو....میام عنتر اسکل
جی هوپ:خدافظظظظ
با حرص گوشی رو پرت کردم روی صندلی این پسر همیشه حرصم رو در میورد
*****
از باشگاه در اومدم و رفتم سمت خونه
نشسته بودم که زنگ در خورد
جین:به داش گلمممم
دیدم از بیرون غذا خریده اورده
جی هوپ:چه عجب یبار عقل تو درست کار کرد
جین:چطور
جی هوپ:غذا رو میگم
جین:درد خفه بابا
خووشو پرت کرد روی صندلی
جین:حالم خرابه جی هوپ
تاحالا اینجوری ندیده بودمش جین مثل برادر بود برام
جی هوپ:چیشده؟
جین:حالا بیخیال......گشنمه بیا بخوریم
جی هوپ:ای کوفت بخوری خب بعدا میخوری
جین بلند شد و رفت سمت اشپزخونه
جین:خب بگم نگم فرقی نداره که حالا بیا غذا بخوریم
با تاسف سرم رو تکون دادم و تی وی رو روشن کردم
*****
داشتیم یه فیلم نگاه میکردیم
جین:زن عمو در مورد سفر بهت گفته؟
جی هوپ:نه چه سفری
جین:بیخیال خودش میگه
جی هوپ:به هرحال که من نمیام
جین:زن عمو رو که میشناسی
جی هوپ:مامان من چرا نمیفهمه من دیگه جی هوپ قبلی نیستم شرکت رو ول کنم بیام یه سفر مسخره؟
جین:خودتو عذاب نده جی هوپ
جی هوپ:چه عذابی
جین:همون قضیه ی اون دختره ی هر*زه
جی هوپ:اون به گور باباش خندیده اون دیگه برای من تموم شده من حتی بهش فکر هم نمیکنم
ادامه در پارت بعدی
۵.۹k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.