𝓟𝓪𝓻𝓽 ¹²
𝓟𝓪𝓻𝓽 ¹²
رفتم پایین و نشستم رو مبل شب بود تصمیم گرفتم به همه بگم فیلم ببینیم
+بچه ها(پوکر)
همه:بله
+میگم فیلم ببینیم؟ حوصلم سر رفته (پوکر)
×من موافقم
^منم
÷منم
_منم
*منم هستم
که دیدم تازه یونگی از اتاق اومد پایین خندم گرفت ولی فقط من نه بقیه هم خندشون گرفت
یونگی:سلام به همه(مالوندن چشم)
جیهوپ:بیدار شدی بلخره خابالو (خنده)
نامجون:راست میگه(خنده)
جین:شدی دیگه پیشی خابالو(خنده)
یونگی:عه پسه دیگه همش خابالو(چشم غره)
+خب بچه ها چی بزارم فیلم؟
_عاشقانه (نگاه 😈به بقیه)
+.........😑
+نه ترو خدا بدم میاد...! بنظرم ترسناک بزاریم.....! خوبه؟
همه:اره
همه گفتن اره بجز لونا و هیونا
+شما دوتا چی بزارم ترسناک؟
×.......
^.......
+بچه ها؟
×^......
رفتم زدم پس کلشون
×^ها ؟ چیه؟
+میگم فیلم ترسناک بزارم یانه؟
×^ایول بزار
+باشه جونگکوک تو فیلمو بزار و برم خوراکی اماده کنم..... اوکی؟ (لبخند)
_اوکی حله(لبخند)
ا/تو ویو:
رفتم خوراکی رو از کابینت اوردم خیلی زیاد بود چون موقع خرید رفتم خوراکی هم خریدم بعد⁵مین کارم تموم شد بشقابا زیاد بود که اجوما رو صدا زدم
+اجوماااا
©بله دخترم(لبخند)
+میگم اجوما میتونی این خوراکی ها رو ببری بزاری رو میز؟ خیلی زیادن اخه! (لبخند)
©اره قشنگم این چه حرفیه(لبخند)
اجوما خوراکی هارو برد و منم بردم بقیه رو که تازه یادم افتاد پفیلا درست نکردم سریع رفتم درست کردم بعد³مین تموم شد و بردم گذاشتم سر میز و نشستم رو مبل
_بزارم
همه :بلهههه
فیلمو جونگکوک گذاشت و نشست بغل من چون جا نبود و فیلم شروع شد
²⁰مین بعد:
جای ترسناکش اومد که لونا جیغ زد و پرید بغل تیهونگ
×جیغ
*چیه لونا
×هیچی فقط بزار بغلت کنم میترسم 🥺
تیهونگم سرشو نوازش میکرد
همه:نگاه به لونا و تیهونگ
+شما از کی باهم جور شدین؟ که من نفهمیدم؟
_حالا کجا رو دیدی هیونا خانومم با جیمنه(نگاه شیطانی)
÷کثافت چرا گفتی میخواستیم فردا بگیم اشغال(حرصی)
_(زبون در اوردن)
+واقعا؟ (تعجب)
_بلهه (از خود راضی)
+راست میگه هیونا(چشمای ریز)
^خب اره (خجالت)
+واقعا یعنی من اینجا سینگلم خدااااااااا(داد)
_خب خفه شین فیلمو ببینیم(درحال خوردن)
+😑
همه:اره بابا
بعد³⁰مین فیلم تموم شد و لونا با تیهونگ و هیونا با جیمین رفتن بخوابن بعد³مین هم اعضا و فقط منو جونگکوک اونجا بودیم
_خب
+خب به جمالت
_بریم یا نه؟
+نهه من میخوام برم حیاط رو تاب بشینم و ماهم قرمز شده
_برو ولی سردت نشه
+نه نمیشه پس من رفتم......
_
رفتم پایین و نشستم رو مبل شب بود تصمیم گرفتم به همه بگم فیلم ببینیم
+بچه ها(پوکر)
همه:بله
+میگم فیلم ببینیم؟ حوصلم سر رفته (پوکر)
×من موافقم
^منم
÷منم
_منم
*منم هستم
که دیدم تازه یونگی از اتاق اومد پایین خندم گرفت ولی فقط من نه بقیه هم خندشون گرفت
یونگی:سلام به همه(مالوندن چشم)
جیهوپ:بیدار شدی بلخره خابالو (خنده)
نامجون:راست میگه(خنده)
جین:شدی دیگه پیشی خابالو(خنده)
یونگی:عه پسه دیگه همش خابالو(چشم غره)
+خب بچه ها چی بزارم فیلم؟
_عاشقانه (نگاه 😈به بقیه)
+.........😑
+نه ترو خدا بدم میاد...! بنظرم ترسناک بزاریم.....! خوبه؟
همه:اره
همه گفتن اره بجز لونا و هیونا
+شما دوتا چی بزارم ترسناک؟
×.......
^.......
+بچه ها؟
×^......
رفتم زدم پس کلشون
×^ها ؟ چیه؟
+میگم فیلم ترسناک بزارم یانه؟
×^ایول بزار
+باشه جونگکوک تو فیلمو بزار و برم خوراکی اماده کنم..... اوکی؟ (لبخند)
_اوکی حله(لبخند)
ا/تو ویو:
رفتم خوراکی رو از کابینت اوردم خیلی زیاد بود چون موقع خرید رفتم خوراکی هم خریدم بعد⁵مین کارم تموم شد بشقابا زیاد بود که اجوما رو صدا زدم
+اجوماااا
©بله دخترم(لبخند)
+میگم اجوما میتونی این خوراکی ها رو ببری بزاری رو میز؟ خیلی زیادن اخه! (لبخند)
©اره قشنگم این چه حرفیه(لبخند)
اجوما خوراکی هارو برد و منم بردم بقیه رو که تازه یادم افتاد پفیلا درست نکردم سریع رفتم درست کردم بعد³مین تموم شد و بردم گذاشتم سر میز و نشستم رو مبل
_بزارم
همه :بلهههه
فیلمو جونگکوک گذاشت و نشست بغل من چون جا نبود و فیلم شروع شد
²⁰مین بعد:
جای ترسناکش اومد که لونا جیغ زد و پرید بغل تیهونگ
×جیغ
*چیه لونا
×هیچی فقط بزار بغلت کنم میترسم 🥺
تیهونگم سرشو نوازش میکرد
همه:نگاه به لونا و تیهونگ
+شما از کی باهم جور شدین؟ که من نفهمیدم؟
_حالا کجا رو دیدی هیونا خانومم با جیمنه(نگاه شیطانی)
÷کثافت چرا گفتی میخواستیم فردا بگیم اشغال(حرصی)
_(زبون در اوردن)
+واقعا؟ (تعجب)
_بلهه (از خود راضی)
+راست میگه هیونا(چشمای ریز)
^خب اره (خجالت)
+واقعا یعنی من اینجا سینگلم خدااااااااا(داد)
_خب خفه شین فیلمو ببینیم(درحال خوردن)
+😑
همه:اره بابا
بعد³⁰مین فیلم تموم شد و لونا با تیهونگ و هیونا با جیمین رفتن بخوابن بعد³مین هم اعضا و فقط منو جونگکوک اونجا بودیم
_خب
+خب به جمالت
_بریم یا نه؟
+نهه من میخوام برم حیاط رو تاب بشینم و ماهم قرمز شده
_برو ولی سردت نشه
+نه نمیشه پس من رفتم......
_
۴.۷k
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.