my dream✨️p.t 7
my dream✨️p.t 7
تهیونگ: بیا خود انیشتین هم تورو مسخره کرد
ات: عایششششش
تهیونگ: هیهیهیهی
ات: عااااااا تهیونگ شیییییی
تهیونگ: وایسا ببینم الان میگیرمت* گذاشت دنبال ات*
ات: الفرارررررررر* ات هم فرار کرد و کل قصر رو دوییدن تا اخر تهیونگ ات رو گرفت و ات توی دستای تهیونگ مثل این فیلم هندیا که موقع افتادن زنا رو با یه دست میگیرن افتاد*
تهیونگ: بالاخره گرفتمت(هات)
ات: ولی دیدی چقد تند دوییدم؟؟(آروم ولی هات)
تهیونگ: هومم
ات: خوبه* پاشد*
ات. خب خب برم به کارام برسم
تهیونگ: * دست ات رو گرفت و کشید سمت خودش* الان هیچ کاری ج: رسیدن به من نداری
ات: من باید برم غذا درست.....
تهیونگ: شششششش
ات: *ساکت شد*
تهیونگ: *تو چشمای ات محو شد*
ات: *تا فرصت گیر آورد فرار کرد و رفت
تهیونگ: وایسا دختر اگه گیرت بیارم.....
ات: واییییییییییی هههه هههه هههه دارم میمیرم گلوم ههههه هههه ههه خشک شد واییییییییییی ههه ههه هههه یا خدااا*نفس نفس میزنه*
اجوما: یا استوقدوس تو چت شدیه دفعه؟؟؟
ات: هیچی اجوما فقط بهم آب بده که تا یه دقیقه دیگه از زمین پاک میشم
اجوما: باش بیا بگیر* آب داد بهش*
ات: *آب رو خورد که دید تهیونگ بالا سرشه آب پرید تو گلوش*
ات: اوهو اوهو اوهو(سرفه میکنه) شپا اینجا چیکار میکنید؟؟؟
تهیونگ: کار دارم
ات: توروخدا واس فردا الان گلوم خشک شد
تهیونگ: قول؟؟؟؟
ات: قول
تهیونگ: خب باشه شب بخیر
ات و اجوما: شب بخیر ارباب
تهیونگ: یعنی عاشقش شدم؟؟؟ نه بابا چرت نگو ابله مگه میشه....اصن مگه داریم....نمیشه که......من؟؟؟عاشق خدمتکارم؟؟؟؟؟ نمیشه اصلا نمیشه
ات:......
تهیونگ: بیا خود انیشتین هم تورو مسخره کرد
ات: عایششششش
تهیونگ: هیهیهیهی
ات: عااااااا تهیونگ شیییییی
تهیونگ: وایسا ببینم الان میگیرمت* گذاشت دنبال ات*
ات: الفرارررررررر* ات هم فرار کرد و کل قصر رو دوییدن تا اخر تهیونگ ات رو گرفت و ات توی دستای تهیونگ مثل این فیلم هندیا که موقع افتادن زنا رو با یه دست میگیرن افتاد*
تهیونگ: بالاخره گرفتمت(هات)
ات: ولی دیدی چقد تند دوییدم؟؟(آروم ولی هات)
تهیونگ: هومم
ات: خوبه* پاشد*
ات. خب خب برم به کارام برسم
تهیونگ: * دست ات رو گرفت و کشید سمت خودش* الان هیچ کاری ج: رسیدن به من نداری
ات: من باید برم غذا درست.....
تهیونگ: شششششش
ات: *ساکت شد*
تهیونگ: *تو چشمای ات محو شد*
ات: *تا فرصت گیر آورد فرار کرد و رفت
تهیونگ: وایسا دختر اگه گیرت بیارم.....
ات: واییییییییییی هههه هههه هههه دارم میمیرم گلوم ههههه هههه ههه خشک شد واییییییییییی ههه ههه هههه یا خدااا*نفس نفس میزنه*
اجوما: یا استوقدوس تو چت شدیه دفعه؟؟؟
ات: هیچی اجوما فقط بهم آب بده که تا یه دقیقه دیگه از زمین پاک میشم
اجوما: باش بیا بگیر* آب داد بهش*
ات: *آب رو خورد که دید تهیونگ بالا سرشه آب پرید تو گلوش*
ات: اوهو اوهو اوهو(سرفه میکنه) شپا اینجا چیکار میکنید؟؟؟
تهیونگ: کار دارم
ات: توروخدا واس فردا الان گلوم خشک شد
تهیونگ: قول؟؟؟؟
ات: قول
تهیونگ: خب باشه شب بخیر
ات و اجوما: شب بخیر ارباب
تهیونگ: یعنی عاشقش شدم؟؟؟ نه بابا چرت نگو ابله مگه میشه....اصن مگه داریم....نمیشه که......من؟؟؟عاشق خدمتکارم؟؟؟؟؟ نمیشه اصلا نمیشه
ات:......
۳.۸k
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.