Part⁷
Part⁷
علامت ها: یونا+/ تهیونگ-/ سوجین&/ جیون×/ هانول@/ سیون¢/ کیوم£
ریلکس با حوله موهاش و خشک کنان به سمت کمد لباسش رفت و همونطورکه به سر و وضعش میرسید و موهاش رو شونه و ژل میزد گفت
_ خلاصش اینه که دیشب با سورنا به مهمونی هنری اومدید و اونجا مست کردی..این رقصم مال همون موقعست
خشمگین و با صدای بلند گفتم
+ مست؟ رقص؟ مهمونی؟ چی داری میگی
_ بجای داد و بیداد کردن بهتره پیام ها و تماس هات و چک کنی
با حرف های تهیونگ و چک کردن پیام های دیشبم با سورنا سیر خاطرات یکباره به سمت مغزم هجوم آورد و همه چیز برام تداعی شد
+ میخواستی آبروم بره؟ چرا جلوم و نگرفتی
_ سعی کردم اما پات و تو یه کفش کرده بودی که نمیخوای برگردی
کلافه طول اتاق و قدم زدم و پرسش دیگه ام رو مطرح کردم
+ تو چرا تو اتاقم بودی؟
سریع سمتش رفتم و فاصلمو باهاش کم کردم
+ باهام که کاری نکردی؟
پوزخندی زد
_ چه اعتماد بنفسی داری تو
دستم و محکم به میز کوبیدم و عصبی گفتم
+ جواب سوال من و بده
_ راجبه من چی فکر میکنی؟ به دختری که نشئه ی عوارض مواده تجاوز میکنم؟
حالت چهره ام عوض شد
+ مواد؟
به سمت اینه برگشت و ادکلنش رو برداشت و به گردنش زد. رایحه ی عطرش هم مثل خودش سرد و تلخ بود. رایحه ای که تابحال به عمرم نچشیده بودم! بویی که شخصیتش رو توصیف میکرد. با اینکه آغشته به گل و زعفران نبود اما بوی شگفتی داشت که تنها متعلق به خودش بود. تند بود اما مناسب صاحبش بود!
_ کالیندا تو نوشیدنیت مواد ریخت و بدنت خیلی سریع بهش ریاکت نشون داد و تب کردی منم تمام هُنَری که داشتم و به کار بردم تا تبت رو پایین بیارم چون نمیتونستم به بیمارستان ببرمت و مامان بابا رو نگران کنم اما چیزی از بخواب رفتنم به یاد نمی یارم
+ تو تا صبح بیدار بودی؟
سکوت کرد و چیزی نگفت!
حالت بعد از بیداریش و پوزیشنی که توش به خواب رفته بود جواب خوبی برای سوالم بود
نمیتونم منکر خوشحالیم که بهم اهمیت داده و مراقبم بوده بشم ولی میتونستم خجالت و لبخند محوم رو پنهان کنم
اتاق و ترک کرد و دنبالش از پله ها پایین رفتم
+ تهیونگ عابروم رفته.. لازمه یه کاری کنیم
پوزخندی زد
_ کاری کنیم؟!.. این که مشکل من نیست
+ یعنی چی میخوای بگی کمکم نمیکنی؟
_ البته که نه
کلافه دستی تو موهام کشیدم و سعی کردم قانعش کنم
+ من مطمئنم کالیندا اون فیلم و گرفته باید پاکش کنیم
ماگی رو برداشت و لبریز از قهوه کرد و جرعه ای ازش نوشید
_ کالیندا همه ی مدت پیش من بود امکان نداره اون این کار و کرده باشه
+ اون دختر کیه که انقدر سنگش و به سینه میزنی..اگه شک داشتم انقدر مطمئن درموردش حرف نمیزدم
ادامه دارد.......
علامت ها: یونا+/ تهیونگ-/ سوجین&/ جیون×/ هانول@/ سیون¢/ کیوم£
ریلکس با حوله موهاش و خشک کنان به سمت کمد لباسش رفت و همونطورکه به سر و وضعش میرسید و موهاش رو شونه و ژل میزد گفت
_ خلاصش اینه که دیشب با سورنا به مهمونی هنری اومدید و اونجا مست کردی..این رقصم مال همون موقعست
خشمگین و با صدای بلند گفتم
+ مست؟ رقص؟ مهمونی؟ چی داری میگی
_ بجای داد و بیداد کردن بهتره پیام ها و تماس هات و چک کنی
با حرف های تهیونگ و چک کردن پیام های دیشبم با سورنا سیر خاطرات یکباره به سمت مغزم هجوم آورد و همه چیز برام تداعی شد
+ میخواستی آبروم بره؟ چرا جلوم و نگرفتی
_ سعی کردم اما پات و تو یه کفش کرده بودی که نمیخوای برگردی
کلافه طول اتاق و قدم زدم و پرسش دیگه ام رو مطرح کردم
+ تو چرا تو اتاقم بودی؟
سریع سمتش رفتم و فاصلمو باهاش کم کردم
+ باهام که کاری نکردی؟
پوزخندی زد
_ چه اعتماد بنفسی داری تو
دستم و محکم به میز کوبیدم و عصبی گفتم
+ جواب سوال من و بده
_ راجبه من چی فکر میکنی؟ به دختری که نشئه ی عوارض مواده تجاوز میکنم؟
حالت چهره ام عوض شد
+ مواد؟
به سمت اینه برگشت و ادکلنش رو برداشت و به گردنش زد. رایحه ی عطرش هم مثل خودش سرد و تلخ بود. رایحه ای که تابحال به عمرم نچشیده بودم! بویی که شخصیتش رو توصیف میکرد. با اینکه آغشته به گل و زعفران نبود اما بوی شگفتی داشت که تنها متعلق به خودش بود. تند بود اما مناسب صاحبش بود!
_ کالیندا تو نوشیدنیت مواد ریخت و بدنت خیلی سریع بهش ریاکت نشون داد و تب کردی منم تمام هُنَری که داشتم و به کار بردم تا تبت رو پایین بیارم چون نمیتونستم به بیمارستان ببرمت و مامان بابا رو نگران کنم اما چیزی از بخواب رفتنم به یاد نمی یارم
+ تو تا صبح بیدار بودی؟
سکوت کرد و چیزی نگفت!
حالت بعد از بیداریش و پوزیشنی که توش به خواب رفته بود جواب خوبی برای سوالم بود
نمیتونم منکر خوشحالیم که بهم اهمیت داده و مراقبم بوده بشم ولی میتونستم خجالت و لبخند محوم رو پنهان کنم
اتاق و ترک کرد و دنبالش از پله ها پایین رفتم
+ تهیونگ عابروم رفته.. لازمه یه کاری کنیم
پوزخندی زد
_ کاری کنیم؟!.. این که مشکل من نیست
+ یعنی چی میخوای بگی کمکم نمیکنی؟
_ البته که نه
کلافه دستی تو موهام کشیدم و سعی کردم قانعش کنم
+ من مطمئنم کالیندا اون فیلم و گرفته باید پاکش کنیم
ماگی رو برداشت و لبریز از قهوه کرد و جرعه ای ازش نوشید
_ کالیندا همه ی مدت پیش من بود امکان نداره اون این کار و کرده باشه
+ اون دختر کیه که انقدر سنگش و به سینه میزنی..اگه شک داشتم انقدر مطمئن درموردش حرف نمیزدم
ادامه دارد.......
۲.۶k
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.