دیگر تمام شد
دیگر تمام شد
چشمانم را به روی عشق
می بندم
دیگر چیزی از مهرت
نمی گویم
و
در این سکوتِ ممنوعه ی دوست داشتن
فقط و فقط
می اندیشم که چقدر
دوستت داشتم
و تمامِ سرودنت
بهانه بود
که
زنده بمانم.
چشمانم را به روی عشق
می بندم
دیگر چیزی از مهرت
نمی گویم
و
در این سکوتِ ممنوعه ی دوست داشتن
فقط و فقط
می اندیشم که چقدر
دوستت داشتم
و تمامِ سرودنت
بهانه بود
که
زنده بمانم.
۸۲۷
۱۴ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.