من از شب های زیادی عبور کرده ام
من از شب های زیادی عبور کرده ام
که برایم خود جهنم بوده است ....
شبهایی که هر ساعتش
ستاره ای از دیدن غصه ام خاموش شده ...
اما دم نزدم ...
لای هزار پیچِ تاریکی بغضم را خفه کرده ام ...
از لابه لای سیاهی ها عبور داده ام
تا به گرگ و میشی برسم
که برایم از ظهر تابستان پرنور تر بوده.........
که برایم خود جهنم بوده است ....
شبهایی که هر ساعتش
ستاره ای از دیدن غصه ام خاموش شده ...
اما دم نزدم ...
لای هزار پیچِ تاریکی بغضم را خفه کرده ام ...
از لابه لای سیاهی ها عبور داده ام
تا به گرگ و میشی برسم
که برایم از ظهر تابستان پرنور تر بوده.........
۶۲۶
۱۹ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.