قلبم میسوزد . . .
قلبم میسوزد . . .
سوزشی ازروی زخم ها وترک هایی ک روزگاربرجای گذاشته . ..
آهای دنیا؟ دیگرچه ازقلبم مانده ک بندش بزنی ؟
تمام داروندارم راربودی بی انکه بدانی همه ی دارو ندارم او بود . . .
آری . . .
او رفت…!
رفت ومرادردل بی کسی هاودردهایم تنهاگزاشت . . .
رفت بی انکه بداند بااین کار زندگی وهستیم رابربادمیدهد. . .
رفتی ....
به اندازه تمام بودنت ، بعد از رفتنت ، نابودم کردی !
لغت نامه های دنیا را باید آتش زد !
جلوی واژه ی نبودن نوشته اند : “عدم حضور شخصی یا چیزی” ؛ همین !
چقدر نبودن تو را ساده فرض می کنند ؟!
دلم دیگر به زندگی گرم نیست
مادر میگوید : باید کمی به خودت برسی !
اما چگونه ؟ وقتی از هر طرف میروم به تو میرسم ؟!
همیشه دررویاهایم باتوسیرمیکنم جسمت درکنارم نیست اماروحت همیشه بامن است…
میدانم تورفتی…تنهایم گزاشتی اما…
همیشه درخاطرم هستی معشوق من…
خیلی وقت است که برای دیدن تو ، اول باید چشمهایم را ببندم
طبق عادت قرارملاقاتی باتودارم…
مثل همیشه راس ساعت بادسته گلی ازگلهای رز،یک شیشه گلاب،همان جای همیشگی…
قطعه ی۶۴ردیف۳…!
سوزشی ازروی زخم ها وترک هایی ک روزگاربرجای گذاشته . ..
آهای دنیا؟ دیگرچه ازقلبم مانده ک بندش بزنی ؟
تمام داروندارم راربودی بی انکه بدانی همه ی دارو ندارم او بود . . .
آری . . .
او رفت…!
رفت ومرادردل بی کسی هاودردهایم تنهاگزاشت . . .
رفت بی انکه بداند بااین کار زندگی وهستیم رابربادمیدهد. . .
رفتی ....
به اندازه تمام بودنت ، بعد از رفتنت ، نابودم کردی !
لغت نامه های دنیا را باید آتش زد !
جلوی واژه ی نبودن نوشته اند : “عدم حضور شخصی یا چیزی” ؛ همین !
چقدر نبودن تو را ساده فرض می کنند ؟!
دلم دیگر به زندگی گرم نیست
مادر میگوید : باید کمی به خودت برسی !
اما چگونه ؟ وقتی از هر طرف میروم به تو میرسم ؟!
همیشه دررویاهایم باتوسیرمیکنم جسمت درکنارم نیست اماروحت همیشه بامن است…
میدانم تورفتی…تنهایم گزاشتی اما…
همیشه درخاطرم هستی معشوق من…
خیلی وقت است که برای دیدن تو ، اول باید چشمهایم را ببندم
طبق عادت قرارملاقاتی باتودارم…
مثل همیشه راس ساعت بادسته گلی ازگلهای رز،یک شیشه گلاب،همان جای همیشگی…
قطعه ی۶۴ردیف۳…!
۳.۳k
۲۹ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.