از رنجی خسته ام که از آنِ من نیست
از رنجی خسته ام که از آنِ من نیست
بر خاکی نشسته ام که از آنِ من نیست
با نامی زیسته ام که از آن من نیست
از دردی گریسته ام که از آن من نیست
از لذتی جان گرفته ام که از آنِ من نیست
به مرگی جان می سپارم که از آنِ من نیست
#احمدشاملو
بر خاکی نشسته ام که از آنِ من نیست
با نامی زیسته ام که از آن من نیست
از دردی گریسته ام که از آن من نیست
از لذتی جان گرفته ام که از آنِ من نیست
به مرگی جان می سپارم که از آنِ من نیست
#احمدشاملو
۸.۸k
۲۷ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.