اسم وانشات: صورت من متعلق به توست
اسم وانشات: #صورت_من_متعلق_به_توست
#پارت_۱۱
(کوک_ ا/ت+ راوی=)
نه نه.. نمیشه نباید بره
~منم همینو میگم ولی حرفمو گوش نمیده.. من نمیخام آسیبی به اربابم برسه.. من همراه کوک بزرگ شدم اون مثل برادر بزرگتر منه.. لطفا باهاش حرف بزنید.. راضیش کنید نره.. بیخیال این انتقام چند ساله بشه
(نگرانی داشت دیوونه م میکرد.. یعنی چی کوک میخاد تنهایی بره؟... اگ طوریش بشه چی؟)
(با عجله سمت اتاق کوک رفتم)
کوک
_(تعجب) چرا در نمیزنی ا/ت
باید حرف بزنیم
_چیشده؟
چانویل میگه میخای تنهایی بری با اون مرتیکه حرف بزنی.. اگه چیزی بشه چی؟؟(نگران)
_چانویل چه راز نگه داره(پوزخند)
الان بحث ما این نیس
_ا/ت نگران اینا نباش
نمیتونم.. نمیفهمی دوست دارم؟(بغض)
_(لبخند)(رفتم سمتشو بغلش کردم)
_منم دوست دارم
پس نرو.. بخاطر من(بغض)
_من باید این ماجرای چند ساله رو تموم کنم...
کوک...
_ا/ت.. من میرم.. باید برم
نمیبخشمت(بغض)
(بدون اینک اجازه بدم جواب بده از اتاق رفتم بیرون...رفتم تو اتاقم و گریه کردم... من نمیخاستم بلایی سر کوک بیاد... من نمیخام طوریش بشه.. اون تنها کسیه ک من تو این زندگی دارم..)
=پرش زمانی روزی که کوک میخواست بره پیش جکسون(دشمنش)
_(در اتاق ا/ت رو زدم)
_ا/ت.. میتونم بیام داخل؟
(جوابشو ندادم)
_هی کوچولو هنوز قهری؟(نشستم کنارش رو تخت)
...
_ا/ت.. من میخام برم.. نمیخای باهام خداحافظی کنی؟
ن.. نرو
_(بغلش کردم)
_اگه چیزیمم بشه.. مطمعن باش اخرین لحظه ی زندگیم به تو فکر میکنم
نه.. چرا داری لجبازس میکنی؟(گریه)
نرو... حداقل تنهایی نرو(گریه)
_(اشکاشو پاک کردم)
_من همیشه سرحرفم میمونم.. گفتم تنها میرم.. پس تنها میرم.. دیگ برام مهم نیس ک اون چه نقشه یی داره
اگ چیزیت بشه.. من نمیتونم بدون تو(گریه)
_(سرشو بوس کردم)
_من چیزیم نمیشه.. حتی نظرت چیه امشب بعد از اینک برگشتم شام بریم بیرون؟
کوک..
_جدیم... تو اماده شو وقتی برگشتم میریم شام بیرون..(رفتم نزدیکش و در گوشش گفتم) یه سوپرایز قشنگم برات دارم(لبخند)(بعدشم لبشو بوس کردم)
چه سوپرایزی؟
_میبینی امشب(لبخند)
_(خواستم از اتاق برم بیرون)
کوک
_جانم؟
مراقب خودتت باش
_باشه(لبخند)(خواستم برم ک باز صدام زد)
کوک
_بلهه؟(لبخند)
دوست دارم(((:
_منم لی ا/ت(لبخند)
=الان پرش ویو داریم... پرش ویو پیش کوک و جکسون......ادامه دارد
(بعدی پارت آخره میخام خماری بکشین😔👈🏻👉🏻🧚🏻♀️)
#پارت_۱۱
(کوک_ ا/ت+ راوی=)
نه نه.. نمیشه نباید بره
~منم همینو میگم ولی حرفمو گوش نمیده.. من نمیخام آسیبی به اربابم برسه.. من همراه کوک بزرگ شدم اون مثل برادر بزرگتر منه.. لطفا باهاش حرف بزنید.. راضیش کنید نره.. بیخیال این انتقام چند ساله بشه
(نگرانی داشت دیوونه م میکرد.. یعنی چی کوک میخاد تنهایی بره؟... اگ طوریش بشه چی؟)
(با عجله سمت اتاق کوک رفتم)
کوک
_(تعجب) چرا در نمیزنی ا/ت
باید حرف بزنیم
_چیشده؟
چانویل میگه میخای تنهایی بری با اون مرتیکه حرف بزنی.. اگه چیزی بشه چی؟؟(نگران)
_چانویل چه راز نگه داره(پوزخند)
الان بحث ما این نیس
_ا/ت نگران اینا نباش
نمیتونم.. نمیفهمی دوست دارم؟(بغض)
_(لبخند)(رفتم سمتشو بغلش کردم)
_منم دوست دارم
پس نرو.. بخاطر من(بغض)
_من باید این ماجرای چند ساله رو تموم کنم...
کوک...
_ا/ت.. من میرم.. باید برم
نمیبخشمت(بغض)
(بدون اینک اجازه بدم جواب بده از اتاق رفتم بیرون...رفتم تو اتاقم و گریه کردم... من نمیخاستم بلایی سر کوک بیاد... من نمیخام طوریش بشه.. اون تنها کسیه ک من تو این زندگی دارم..)
=پرش زمانی روزی که کوک میخواست بره پیش جکسون(دشمنش)
_(در اتاق ا/ت رو زدم)
_ا/ت.. میتونم بیام داخل؟
(جوابشو ندادم)
_هی کوچولو هنوز قهری؟(نشستم کنارش رو تخت)
...
_ا/ت.. من میخام برم.. نمیخای باهام خداحافظی کنی؟
ن.. نرو
_(بغلش کردم)
_اگه چیزیمم بشه.. مطمعن باش اخرین لحظه ی زندگیم به تو فکر میکنم
نه.. چرا داری لجبازس میکنی؟(گریه)
نرو... حداقل تنهایی نرو(گریه)
_(اشکاشو پاک کردم)
_من همیشه سرحرفم میمونم.. گفتم تنها میرم.. پس تنها میرم.. دیگ برام مهم نیس ک اون چه نقشه یی داره
اگ چیزیت بشه.. من نمیتونم بدون تو(گریه)
_(سرشو بوس کردم)
_من چیزیم نمیشه.. حتی نظرت چیه امشب بعد از اینک برگشتم شام بریم بیرون؟
کوک..
_جدیم... تو اماده شو وقتی برگشتم میریم شام بیرون..(رفتم نزدیکش و در گوشش گفتم) یه سوپرایز قشنگم برات دارم(لبخند)(بعدشم لبشو بوس کردم)
چه سوپرایزی؟
_میبینی امشب(لبخند)
_(خواستم از اتاق برم بیرون)
کوک
_جانم؟
مراقب خودتت باش
_باشه(لبخند)(خواستم برم ک باز صدام زد)
کوک
_بلهه؟(لبخند)
دوست دارم(((:
_منم لی ا/ت(لبخند)
=الان پرش ویو داریم... پرش ویو پیش کوک و جکسون......ادامه دارد
(بعدی پارت آخره میخام خماری بکشین😔👈🏻👉🏻🧚🏻♀️)
۹.۱k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.