بدون تو نمیتونم. پارت19

رفت پایین و پایین تر یهو گفت
کوک: زانو بزن
ات: ها؟
کوک: زانو بزن
ات: با... باش
ات زانو زد و کوک دیکشو کرد تو دهن ات و تا تهش فرو میبرد و ات هی عوق میزد...
یهو ات یه کوچولو دندون میزنه ولی کوک دردش میاد و از فشاار محکم تر فشارش میده تو حلق ات
ات: عوقق... عوقققق
ات داشت حالش بد میشد که تمومش کرد و بغلش کرد گذاشتش رو تخت و درجا واردش کرد
ات چیغ خیلی بلندی کشید و از درد ناله میکرد(رابطه اولشون نیست اگر یادتون باشه یکیشو ما دیدیم😂بقیشو خدا دیده😂)
بعد چند دقیقه ناله هاش از لذت بود و خوشش میومد
ات؛ عاححح ددییی
کوک: عاحححح
بعد چند راند
کوک
سر اتو گرفتم و کاممو تا اخرش تو دهنش خالی کردم حتی نزاشتم یه قطره هم هدر بره....
بعدش کنارش دراز کشیدم و نوازشش کردم و کم کم چشام سنگین شد و خوابم برد...
(دوستان به شرطام توجه نکنین دیگه شرط نمیزارم خیلی عجله دارم برای گذاشتن شمام که حمایتا کمممم