پارت ۶۷۱
پارت ۶۷۱
رمانMAM
به قلم م.ا
کپی و نشر رمان حتی با ذکر نام نویسنده حرام میباشد...
سینا: شاهین اون تورو دوست نداره چرا تو ولش نمیکنی؟
_نمیتونم به دختر دیگه ای به چشم زنم نگاه کنم جز ملیکا فوقش اونا در حد سرگرمی شبامن...
سپهر:اها راستی شاهین چرا از اون دختره دفاع کردی...؟!
_چون ممکنه دلبرم باشه!خیلی بهش مشکوکم ...
سینا:شاهین پاک زده به سرت...مگه میشه این دختره ذره ای شبیه ملیکا نیست اصلا هم یه درصد احتمال بدیم اون باشه اینجا چیکار میکنه؟ منطقی نیست...
_نمیدونم مشکلم همینه! اما حسم میگه اونه...
سپهر:خب یه دوربین بزار تو اتاقش...معلوم میشه چه خبره...
شاهین_/چه عجب یه بار از مخت استفاده کردی...
_همیشه راه حل میگفتم بهت اما گوش نمیدادی...
رمانMAM
به قلم م.ا
کپی و نشر رمان حتی با ذکر نام نویسنده حرام میباشد...
سینا: شاهین اون تورو دوست نداره چرا تو ولش نمیکنی؟
_نمیتونم به دختر دیگه ای به چشم زنم نگاه کنم جز ملیکا فوقش اونا در حد سرگرمی شبامن...
سپهر:اها راستی شاهین چرا از اون دختره دفاع کردی...؟!
_چون ممکنه دلبرم باشه!خیلی بهش مشکوکم ...
سینا:شاهین پاک زده به سرت...مگه میشه این دختره ذره ای شبیه ملیکا نیست اصلا هم یه درصد احتمال بدیم اون باشه اینجا چیکار میکنه؟ منطقی نیست...
_نمیدونم مشکلم همینه! اما حسم میگه اونه...
سپهر:خب یه دوربین بزار تو اتاقش...معلوم میشه چه خبره...
شاهین_/چه عجب یه بار از مخت استفاده کردی...
_همیشه راه حل میگفتم بهت اما گوش نمیدادی...
۲.۱k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.