رز ( غنچه )
رز ( غنچه )
ساعت ۶ از خواب بیدار شدیم
چقدر خوابیدم
رستا هنوز بیدار نشده بود
همون لحظه در زده شد
و صدای خدمتکاری اومد : خانم ، آقا گفتن ۲ ساعت دیگه پایین باشید
من ؛ ممنون برو
رفت
زدم رو بازوی رستا و صداش زدم
رستا
رستاااا
رستاااا
هوییییی پدرسگ
آشغال
بز
بزغاله
رستا : هاااااا ای بابا بلند شدم
من : پاشو دیگه انکار نه انکار تو مأموریتیم
پاشو دوساعت وقت داریم
بلند شد و خواب آلود گفت : من رفتم حموم
من : سریع بیای ها
رستا : باشه باشه
یه کت شلوار مدل مافیایی برداشتم
خب امشب شب ما بود
و مافیا ما بودیم
بعد چند مین رستا اومد بیرون
و من رفتم حموم
والا ،
ساعت ۶ از خواب بیدار شدیم
چقدر خوابیدم
رستا هنوز بیدار نشده بود
همون لحظه در زده شد
و صدای خدمتکاری اومد : خانم ، آقا گفتن ۲ ساعت دیگه پایین باشید
من ؛ ممنون برو
رفت
زدم رو بازوی رستا و صداش زدم
رستا
رستاااا
رستاااا
هوییییی پدرسگ
آشغال
بز
بزغاله
رستا : هاااااا ای بابا بلند شدم
من : پاشو دیگه انکار نه انکار تو مأموریتیم
پاشو دوساعت وقت داریم
بلند شد و خواب آلود گفت : من رفتم حموم
من : سریع بیای ها
رستا : باشه باشه
یه کت شلوار مدل مافیایی برداشتم
خب امشب شب ما بود
و مافیا ما بودیم
بعد چند مین رستا اومد بیرون
و من رفتم حموم
والا ،
۱.۸k
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.