میتونست مثل خیلیا همون جلسه ی اول خواستـگاری یه تمـام نگا

میتونست مثل خیلیا همون جلسه ی اول خواستـگاری یه تمـام نگاهـی به شغل پسـر داشته باشه .
یه شغـل راحـت با حقوق جونـدار !
میتونست مثل بعضی از دختـرخانوم های مذهـبی اول دنبال آسایـش باشه بعد آرامـش و بگه :
رو دیـوار خونمـون باید پر باشه از عڪس شهیـد و آقـــا ولی تو خونـه ی بـزرگ و غیراجـاره ای!
ماشیـنم باید داشته باشیـم چون هرهفتـه میریم گلــزار !
میتونست مثل این دختـرخانوم های مذهـبی دنبال بازی باشه ولی نبود.

« زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست ... انعام/۳۲ »

مسیر رو آگاهانه انتخاب ڪرد شد زن یه بچه بسیجی با وضع مالی تعطیـل !
نه از این بچه بسیجیا ڪه گوششون پـر از اهنگ و صداهای خش داره،نه...
بچه بسیجی ڪه گوشش پر از صدای آقا مجتباست...
گذشت و بعـد چندسال مـردش تو سوریه پر ڪشید
یه دخترخانوم جوان شد #همسر_شهید...
هرهفته چندبار با بچه بغـل و مفاتیـح میره سر مـزار شهیـدش
پیش خودم میگم این خانوم میتونست مثل خیلی از زوجای مذهبی زندگی راحت و بدون دغدغه داشته باشه...
بگن و بخندن ...
از مسافراتشون ...
از شام تو رستورانشون...
از ڪادوی تولدشون...
از لباسی ڪه برای هم خریدن...
از شیرین ڪاری بچشون...
از چایی ڪه برای هم ریختن...
پست بزارن ، عڪس سلفی دوتایی بگیـرن بزارن خلق الله ببینن !
خواسته یا ناخواسته زندگی راحتشون رو به رخ بڪشن

لبِ ڪلام یا به قول جماعت تحصیل ڪرده مخلص ڪلام:
فرق زن با زن زمین تا آسمونه
مذهبی داریـم تا مذهبی
مذهبی دغدغه مند و مذهبی...
حزب اللهی معتقد و حزب اللهی اینستایی
ڪم نیستن از این خانوم های مجاهـد
ڪه خدایی زندگی میڪنن و سبڪ زندگیشون فاطمیه و صبرشون زینبیـه....

* به رسم تڪلیف و وظیفه برای این بانوان باعظمت و همسران مدافعان حرم دعا ڪنیم.