های من ات هستم از ایتالیا امدم کره و امروز روز اول مدرسمه
های من ات هستم از ایتالیا امدم کره و امروز روز اول مدرسمه ( ویو ات ساعت ۱۴) صبح با بدترین خواب جهان بیدار شدم به خودم اومدم دیدم خواب بوده ( علامت ات+) +اوففففف خواب بوده یه لحظه چشمم خورد به ساعت +خاک تو سرم کنم دیر کردم با بد ترین سرعت کارام رو کردم موهای بلند سیاهم رو شونه کردم زود زود میدویدم +رسیده چشمم خورد به مرد فقیری که داره آب میفروشه دلم براش سوخت گفتم یدونه بخرم هیچی نمیشه یدونه خریدم وقتی که وارد سالن شدم جیغ هایی میشنویدم که میگفتن جونکوک خواستم برم ببینم چی شده یک دفعه یک نفر پرت شد طرف من تعجب کردم زود رفتم دیدم پسره صورتش زخمی شده فکر کنم دعواست به پسری که پشتم بود نگاهی کردم و حلش دادم بعد برگشتم به ادمایی که داشتن چند دقیقه پیش جیغ میزدند و الان ساکت دارن نگاه میکنن برگشتم گفتم +زدن یکی انقدر جیغ و هورا داره! (ویو جونکوک ) داشتم با جکسون دعوا میکردم که جکسون یه مشت زد تو صورتم که پرت شدم ولی یه دفعه دختری اومد پیشم و به من یه نگاهی کرد و بعد برگش و جکسون رو حلش داد خیلی تعجب کردم و بعد گفت( همون حرف ها) هیچ ادمی نمیتونه جلو من و جکسون وایسه پدر اون مافیا هست منم جا گذینه پدرم هستم ولی اون تونست ( ویو ات) وقتی اون حرف ها رو زدم برگشتم رو به پسری که اوفتاده بود دیدم خیلی تعجب کرده توجه نکردم زود خواستم بگیرم ببرمش سنگین بود از دستش گرفتم و بردمش یه گوشه چون نمیدونستم اتاق بهداشت کجاست اوردمش یه گوشه که هیچکس نبود برگشتم بهش گفتم... ( ویو جونکوک) دختره منو برد گوشه و برگشت بهم گفت +حالت خوبه؟ ( علامت جونکوک-) -از من نترسیدی؟! +چرا بترسم؟ -هیچی +خوب می بینم چیزیت نیست برم دیگه نمیدونم چرا میخواستم پیشم باشه -درد دارم دختره برگشت و گفت +کجات؟ -سرم درد میکنه ( ویو ات) دیدم داره از ابروش خون میاد آبی که خریده بودم رو رو ابروش گذاشتم -اسمت چیه خانم با جرعت؟
۴.۰k
۰۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.