اسلاید ۲ لباس راشل
اسلاید ۲ لباس راشل
p4
ویو راشل
لباسمو عوض کردم و ست آبی رنگ پوشیدم و موهامو شونه کردم و تینت لب زدم(انگار نه انگار گروگان گیریه😂)
رفتم بیرون دیدم کسی تو سالن نیست به طبقه ی E5 رفتم دیدم همه دارن گریه میکنن سرم رو برگردوندم دیدم یه پسری داره آبیموه میخوره خندم گرفت که همه متوجه من شدن که گفتم
+نترس ازت نمیگیریمش بچه(خنده)
ویو جونگکوک
داشتم آبیمو میخوردم که یکی از پشت سرم گفت نترس ازت نمیگیریمش برگشتم سمتش گفتم
_تو کی!؟(عصبانیت)
+ من به غریبه ها اطلاعات نمیدم
_رایدننننن بیا این هرزه رو ببر پیش بقیه(داد)
+از حرفش عصبی شدم و گفتم من هرزه نیستم!این تویی که لاشی هستی
_عصبی شدم و رفتم سمتش محکم زدم تو صورتش و موهاشو دور دستم میچیدم و کشیدمش تا سالن
+داشتم جیغ میکشیدم که محکم ولم کردم افتادم مادام جو بغلم کرد و گفت
#دخترمم حالت خوبه؟چیزیت شدهه؟(با ترس و نگرانی)
این داستان ادامه دارد...
p4
ویو راشل
لباسمو عوض کردم و ست آبی رنگ پوشیدم و موهامو شونه کردم و تینت لب زدم(انگار نه انگار گروگان گیریه😂)
رفتم بیرون دیدم کسی تو سالن نیست به طبقه ی E5 رفتم دیدم همه دارن گریه میکنن سرم رو برگردوندم دیدم یه پسری داره آبیموه میخوره خندم گرفت که همه متوجه من شدن که گفتم
+نترس ازت نمیگیریمش بچه(خنده)
ویو جونگکوک
داشتم آبیمو میخوردم که یکی از پشت سرم گفت نترس ازت نمیگیریمش برگشتم سمتش گفتم
_تو کی!؟(عصبانیت)
+ من به غریبه ها اطلاعات نمیدم
_رایدننننن بیا این هرزه رو ببر پیش بقیه(داد)
+از حرفش عصبی شدم و گفتم من هرزه نیستم!این تویی که لاشی هستی
_عصبی شدم و رفتم سمتش محکم زدم تو صورتش و موهاشو دور دستم میچیدم و کشیدمش تا سالن
+داشتم جیغ میکشیدم که محکم ولم کردم افتادم مادام جو بغلم کرد و گفت
#دخترمم حالت خوبه؟چیزیت شدهه؟(با ترس و نگرانی)
این داستان ادامه دارد...
۱.۹k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.