فصل ۲ پارت ۲
°°°·.°·..·°¯°·._.· ·._.·°¯°·.·° .·°°°
میا دستش رو روی دستگیره در گذاشت تا در کلاس رو باز کنه که چیزی توجهش رو جلب کرد
؟؟ساتوروووو
میا نگاهش رو به سمت شخصی که صداش کرد معطوف کرد
دو تا دختر یه دختر دیگه رو سمت میا میکشوندن
میا بهشون خیره شد
دختر تقلا میکرد و آخر با ساتورو رو به رو شد
دختر سریع نامه ای توی دست های میا گذاشت و بعد فرار کرد
میا بیتوجه نامه رو تو جیبش گذاشت و وارد کلاسش شد
سمت نیمکتش رفت و روی صندلی نشست و سرش رو گذاشت روی میز
کلاس خالی بود
میا هم حوصلش سر رفت پس
نامه رو از جیبش در اورد و شروع کرد به خوندنش
.
.
.
محتوای نامه:
سلام ساتورو...
خب...نمی دانم از کجا شروع کنم، چون خیلی نمی توانم احساساتم را با کلمات بیان کنم اما میخوام عشقم رو ابراز کنم، من تو را از ته قلبم دوست دارم.
من خیلی خوش شانس هستم که تو را در این دنیا پیدا کرده ام.
تو مانند چراغ روشنایی هستی که تاریک ترین مسیر زندگی من را روشن می کنـــ
.
.
.
میا نامه رو مچاله کرد و توی سطل زباله انداخت
میا آروم زمزمه کرد:احمق...
معلم وارد کلاس شد و شروع کرد به تدریس
چند دقیقه بعد:
زنگ به صدا در اومد و میا از کلاسش خارج شد
به سمت کتابخونه رفت تا دوباره سفارش یکی رو برسونه به دستش که ناگهان با یه شخص آشنا رو به رو شد
میا آروم زمزمه کرد:سنجو...
سنجو آروم به میا نگاه کرد
°°°·.°·..·°¯°·._.· ·._.·°¯°·.·° .·°°°
#shinichiro
#anime
#tokyo_revegers
#sano_shinichiro
#shinichiro_sano
#wakasa
#imaushi_wakasa
#mikey
#sano_manjiro
#manjiro
#black_dragon
#toman
#tokyo_manjiro
#tokyo
#شینیچیرو
#سانو_شینیچیرو
#شینیچیرو_سانو
#توکیو_ریونجرز
#توکیو
#مایکی
#مانجیرو
#واکاسا
#انیمه
#anime
°°°·.°·..·°¯°·._.· ·._.·°¯°·.·° .·°°°
میا دستش رو روی دستگیره در گذاشت تا در کلاس رو باز کنه که چیزی توجهش رو جلب کرد
؟؟ساتوروووو
میا نگاهش رو به سمت شخصی که صداش کرد معطوف کرد
دو تا دختر یه دختر دیگه رو سمت میا میکشوندن
میا بهشون خیره شد
دختر تقلا میکرد و آخر با ساتورو رو به رو شد
دختر سریع نامه ای توی دست های میا گذاشت و بعد فرار کرد
میا بیتوجه نامه رو تو جیبش گذاشت و وارد کلاسش شد
سمت نیمکتش رفت و روی صندلی نشست و سرش رو گذاشت روی میز
کلاس خالی بود
میا هم حوصلش سر رفت پس
نامه رو از جیبش در اورد و شروع کرد به خوندنش
.
.
.
محتوای نامه:
سلام ساتورو...
خب...نمی دانم از کجا شروع کنم، چون خیلی نمی توانم احساساتم را با کلمات بیان کنم اما میخوام عشقم رو ابراز کنم، من تو را از ته قلبم دوست دارم.
من خیلی خوش شانس هستم که تو را در این دنیا پیدا کرده ام.
تو مانند چراغ روشنایی هستی که تاریک ترین مسیر زندگی من را روشن می کنـــ
.
.
.
میا نامه رو مچاله کرد و توی سطل زباله انداخت
میا آروم زمزمه کرد:احمق...
معلم وارد کلاس شد و شروع کرد به تدریس
چند دقیقه بعد:
زنگ به صدا در اومد و میا از کلاسش خارج شد
به سمت کتابخونه رفت تا دوباره سفارش یکی رو برسونه به دستش که ناگهان با یه شخص آشنا رو به رو شد
میا آروم زمزمه کرد:سنجو...
سنجو آروم به میا نگاه کرد
°°°·.°·..·°¯°·._.· ·._.·°¯°·.·° .·°°°
#shinichiro
#anime
#tokyo_revegers
#sano_shinichiro
#shinichiro_sano
#wakasa
#imaushi_wakasa
#mikey
#sano_manjiro
#manjiro
#black_dragon
#toman
#tokyo_manjiro
#tokyo
#شینیچیرو
#سانو_شینیچیرو
#شینیچیرو_سانو
#توکیو_ریونجرز
#توکیو
#مایکی
#مانجیرو
#واکاسا
#انیمه
#anime
۳.۷k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.