فیک عشق جادو تصادف قسمت ۷۳
از جون کوک درخواست کردن بیاد برای یه فیلم عاشقانه بازی کنه
نقش اول زن هم ات ا بودش اما از اومدن هم دیگه خبر نداشتن
رسیدن اونجا و رو به روی هم قرار گرفتن
جون کوک: ات ا اینجا چکار داری
ات ا: خوب از من درخواست کردن چطور مگه
جون کوک: میشه من نباشم
اقای کارگران گفت نمیشه
همه آماده باشید
ات ا اومد جلو جون کوک
و دستم گذاشتم رویشانه ای جون کوک
باترس
جون کوک: چیه واااا نترس
دستش گذاشت روی کمر ات ا
رقص تانگو داشتن می رقصیدن
آقای کارگران و دستیار اش
چقدر زوج خوبی هستن
وقتی که فیلم برداری تمام شد
ببخشید شما زن شوهر هستین
جون کوک و ات ا دوتایی باهم گفتن : نه ما دوست هستیم با خنده
نقش اول زن هم ات ا بودش اما از اومدن هم دیگه خبر نداشتن
رسیدن اونجا و رو به روی هم قرار گرفتن
جون کوک: ات ا اینجا چکار داری
ات ا: خوب از من درخواست کردن چطور مگه
جون کوک: میشه من نباشم
اقای کارگران گفت نمیشه
همه آماده باشید
ات ا اومد جلو جون کوک
و دستم گذاشتم رویشانه ای جون کوک
باترس
جون کوک: چیه واااا نترس
دستش گذاشت روی کمر ات ا
رقص تانگو داشتن می رقصیدن
آقای کارگران و دستیار اش
چقدر زوج خوبی هستن
وقتی که فیلم برداری تمام شد
ببخشید شما زن شوهر هستین
جون کوک و ات ا دوتایی باهم گفتن : نه ما دوست هستیم با خنده
۴.۲k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.