عشق بی پایان 🥂
#عشق_بی_پایان 🥂
#فصل_پنجم
P⁷⁶
و سوییچ رو برداشتم و رفتم سوار ماشین شدم، ماشینو روشن کردم و راه افتادم
تقریبا نیم ساعت تو راه بودم و انقدر هم ترافیک بود داشتم کلافه میشدم
*کوک زنگ میزنه*
کوک: ا/ت الان کجایی؟
ا/ت: به تو چه
کوک: درست بگو کجایی وقتی ازت میپرسم کجایی بگو مثلا فلان جام
ا/ت: خوب فلان جام😂
کوک: ا/تتتتتتتتت کشتمتتتتت بگو کجاییی درستتت
ا/ت: خوب فلان جام دیگه
کوک: بلخره که شب میای خونه از بین تخت و حموم باید یکیو انتخاب کنی
ا/ت: تو ماشینم دیگهههههههه هنوز نرسیدم
کوک: هعی خدا باشه خداحافظ
ا/ت: خداحافظ
ویو ا/ت
یذره سر به سر کوک گذاشتم و یه چند دقیقه بعد رسیدم
⬛ دوست ا/ت: آیو، علامت ایو: ♡⬛
♡: سلامممممممممم چطورییییی بلخره یه سری هم به ما زدی
ا/ت: سلامممممممم عشقم خوبی، دلم برات تنگ شده بود
♡: بیا بشین سرپا خسته میشی
ا/ت: مرسییییییییی، از خواهرت چه خبر
♡: فعلا داره تو دانشگاه
ا/ت: او، تو هنوز ازدواج نکردی نه؟
♡: نه، فعلا با لی جونگ سوک رلم بعد ببینم چی میشه
ا/ت: بله، مرد جذابی
♡: اهاییییی مال منههههههههه😅
ا/ت: 😂😂
♡: از کوک چه خبر
ا/ت: هیچی سرش که همیشه ماشالله شلوغ یا درحال به فاک دادن منه یا چیز دیگه ای
♡: او
ا/ت: اره دیگه اینطوریاست، از لی جونگ سوک چه خبر؟
♡: اونم که انقدر کار داره که کم کم دارم به وجودش شک میکنم از بس پیشم نیست
ا/ت: هعییییی روزگار
♡: چی میخوری برات بیارم؟
ا/ت: موچی
♡: عه اتفقا خودم میخواستم موچی بیارم
ا/ت: وقتی مغز منو تو باهم برابر
♡: 😂
*کوک زنگ میزنه*
ا/ت: کوککککک دو دقیقه ولمون کن میتونی؟
کوک: رسیدی؟
ا/ت: بله
کوک: خوب اوکی بای
ا/ت: بای
♡: کی بود؟
ا/ت: کوک
♡: خیلی نگرانت ها😂
ا/ت: اره واقعا خیلی
♡: چند سال ازدواج کردین؟
ا/ت: دو سه سالی میشه
♡: او، کی حامله میشی؟
ا/ت: والا چی بگم من هر روز دارم به دست کوک حامله میشم
♡: این بَده😐😂
ا/ت: اره واقعا😂
♡: چند تا بچه میخواد
ا/ت: هعی دوتا
♡: جنسیتاش؟
ا/ت: یه دختر یه پسر
♡: اوووووووو
ا/ت: بله ، جونگکوک دیگه
♡: موچی با چه طعمی میخوای؟
ا/ت: نوتلا
♡: باشه
*چند دقیقه بعد*
ویو ا/ت
موچی هارو که خوردیم دیدم دست ایو......
ببخشید دیر شد امروز واقعا حالم خوب نبود🙂💔👍🏻
#فصل_پنجم
P⁷⁶
و سوییچ رو برداشتم و رفتم سوار ماشین شدم، ماشینو روشن کردم و راه افتادم
تقریبا نیم ساعت تو راه بودم و انقدر هم ترافیک بود داشتم کلافه میشدم
*کوک زنگ میزنه*
کوک: ا/ت الان کجایی؟
ا/ت: به تو چه
کوک: درست بگو کجایی وقتی ازت میپرسم کجایی بگو مثلا فلان جام
ا/ت: خوب فلان جام😂
کوک: ا/تتتتتتتتت کشتمتتتتت بگو کجاییی درستتت
ا/ت: خوب فلان جام دیگه
کوک: بلخره که شب میای خونه از بین تخت و حموم باید یکیو انتخاب کنی
ا/ت: تو ماشینم دیگهههههههه هنوز نرسیدم
کوک: هعی خدا باشه خداحافظ
ا/ت: خداحافظ
ویو ا/ت
یذره سر به سر کوک گذاشتم و یه چند دقیقه بعد رسیدم
⬛ دوست ا/ت: آیو، علامت ایو: ♡⬛
♡: سلامممممممممم چطورییییی بلخره یه سری هم به ما زدی
ا/ت: سلامممممممم عشقم خوبی، دلم برات تنگ شده بود
♡: بیا بشین سرپا خسته میشی
ا/ت: مرسییییییییی، از خواهرت چه خبر
♡: فعلا داره تو دانشگاه
ا/ت: او، تو هنوز ازدواج نکردی نه؟
♡: نه، فعلا با لی جونگ سوک رلم بعد ببینم چی میشه
ا/ت: بله، مرد جذابی
♡: اهاییییی مال منههههههههه😅
ا/ت: 😂😂
♡: از کوک چه خبر
ا/ت: هیچی سرش که همیشه ماشالله شلوغ یا درحال به فاک دادن منه یا چیز دیگه ای
♡: او
ا/ت: اره دیگه اینطوریاست، از لی جونگ سوک چه خبر؟
♡: اونم که انقدر کار داره که کم کم دارم به وجودش شک میکنم از بس پیشم نیست
ا/ت: هعییییی روزگار
♡: چی میخوری برات بیارم؟
ا/ت: موچی
♡: عه اتفقا خودم میخواستم موچی بیارم
ا/ت: وقتی مغز منو تو باهم برابر
♡: 😂
*کوک زنگ میزنه*
ا/ت: کوککککک دو دقیقه ولمون کن میتونی؟
کوک: رسیدی؟
ا/ت: بله
کوک: خوب اوکی بای
ا/ت: بای
♡: کی بود؟
ا/ت: کوک
♡: خیلی نگرانت ها😂
ا/ت: اره واقعا خیلی
♡: چند سال ازدواج کردین؟
ا/ت: دو سه سالی میشه
♡: او، کی حامله میشی؟
ا/ت: والا چی بگم من هر روز دارم به دست کوک حامله میشم
♡: این بَده😐😂
ا/ت: اره واقعا😂
♡: چند تا بچه میخواد
ا/ت: هعی دوتا
♡: جنسیتاش؟
ا/ت: یه دختر یه پسر
♡: اوووووووو
ا/ت: بله ، جونگکوک دیگه
♡: موچی با چه طعمی میخوای؟
ا/ت: نوتلا
♡: باشه
*چند دقیقه بعد*
ویو ا/ت
موچی هارو که خوردیم دیدم دست ایو......
ببخشید دیر شد امروز واقعا حالم خوب نبود🙂💔👍🏻
۱۲.۵k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.