بدون تو نمیتونم. پارت5
ات: آخخخخ
کوک: چیشدد؟
ات: قبلمم
کوک: چی؟ چیشدهه؟
ات: قلبم لرزیدد
کوک: ها؟؟
ات: برام قلب کشیدی قلبمم لرزیدد
کوک: خنده
ات: اوممم.. خوشمزسسس
کوک: من نودلاممم عالیهه
ات: هوممم
ات غذاشو خورد
کوک: خب میبینم خیلی خوشت اومدهه
ات: کوکی
کوک: جونمم
ات: بغلم کن بخوابمم
کوک اتو بغل کرد و باهم خوابیدن
ات: کوکیی... کوکییی
کوک: اومم.. بله(خابالود)
ات: پاشووو.... آیییی
کوک: چیشده فداتشم؟
ات: دلممم... آیییی
کوک یهو از جاش پریدد
کوک: چیی؟ پ.ر.یود شدیی؟
ات: اره.. اییی(خجالت)
کوک: اشکالی نداره فداتشم بیا رو پام بشین دلتو ماساژ بدم
ات رو پای کوک نشست و کوک چند ساعت داشت با بامزه بازی و ماساژ دادن دلش ارومش میکرد.
ات: کوکی
کوک: جانم؟
ات: عاشقتم
کوک: منممم
ات: حیححح
کوک لباشو محکم به لبای ات چسبوند و محکم میخورد. اخرش یه گازه عمیق لبشو گرفت و صدای جیغ بلنددد ات خفه شدـ
ات: ایییییی
کوک: اشکالی نداره(خنده)
ات: یاااا..
کوک: خنده
ات: کوک... میگم...
کوک: چیشدد؟
ات: قبلمم
کوک: چی؟ چیشدهه؟
ات: قلبم لرزیدد
کوک: ها؟؟
ات: برام قلب کشیدی قلبمم لرزیدد
کوک: خنده
ات: اوممم.. خوشمزسسس
کوک: من نودلاممم عالیهه
ات: هوممم
ات غذاشو خورد
کوک: خب میبینم خیلی خوشت اومدهه
ات: کوکی
کوک: جونمم
ات: بغلم کن بخوابمم
کوک اتو بغل کرد و باهم خوابیدن
ات: کوکیی... کوکییی
کوک: اومم.. بله(خابالود)
ات: پاشووو.... آیییی
کوک: چیشده فداتشم؟
ات: دلممم... آیییی
کوک یهو از جاش پریدد
کوک: چیی؟ پ.ر.یود شدیی؟
ات: اره.. اییی(خجالت)
کوک: اشکالی نداره فداتشم بیا رو پام بشین دلتو ماساژ بدم
ات رو پای کوک نشست و کوک چند ساعت داشت با بامزه بازی و ماساژ دادن دلش ارومش میکرد.
ات: کوکی
کوک: جانم؟
ات: عاشقتم
کوک: منممم
ات: حیححح
کوک لباشو محکم به لبای ات چسبوند و محکم میخورد. اخرش یه گازه عمیق لبشو گرفت و صدای جیغ بلنددد ات خفه شدـ
ات: ایییییی
کوک: اشکالی نداره(خنده)
ات: یاااا..
کوک: خنده
ات: کوک... میگم...
۳.۱k
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.