(ویو به روز عروسی)
(ویو به روز عروسی)
(عکس لباس ها رو میزارم )
+الان یک هفته گذشته من نه چیزی خوردم نه چیزی گفتم
الان هم روز عروسی هست تا خدا صبح گریه کردم جونکوک دم در بود من رفتم توی ماشین اون بهم سلام کرد اما من جوابشو ندادم و رفتیم میکاپ آرتیست ها منو میکاپ کردند و رفتیم از این به بعد قول دادم فقط مشکی بپوشم چون رنگیه که منو یاد بدبختیام میندازه لباس عروس مشکیم رو پوشیدم رفتم اونجا عاقد اومد جونکوک خیلی خوشتیپ بود ولی من دیگه دوسش ندارم
(دلیلش رو بعداً بهتون میگم تا سوپرایژ شه)
ویو جونکوک
-خیلی خوشگل شده بود ولی نمیفهمم چرا همش اینطوری میکنه دلیلش رو نمیفهمم
رفتیم عاقد اومد و گفت
(علامت عاقد #)
#خانم جئون آیسان یا همون پارت آیسان حاظریت جونکوک رو به عنوان همسر خود قبول و در سختی های زندگی کنارشون باشید
+بله (بغض)
#آقای جئون جونکوک آیا حاظیت خانم آیسان رو به عنوان همسر به پذیرید
-بله
#من شمارو زن و شوهر علام میکنم همو ببوسید
جونکوک اومد نزدیک منم اومدم جلو و گوشه بغل لبشو بوسیدم و اومدم بیرون از تالار سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه
(عکس لباس ها رو میزارم )
+الان یک هفته گذشته من نه چیزی خوردم نه چیزی گفتم
الان هم روز عروسی هست تا خدا صبح گریه کردم جونکوک دم در بود من رفتم توی ماشین اون بهم سلام کرد اما من جوابشو ندادم و رفتیم میکاپ آرتیست ها منو میکاپ کردند و رفتیم از این به بعد قول دادم فقط مشکی بپوشم چون رنگیه که منو یاد بدبختیام میندازه لباس عروس مشکیم رو پوشیدم رفتم اونجا عاقد اومد جونکوک خیلی خوشتیپ بود ولی من دیگه دوسش ندارم
(دلیلش رو بعداً بهتون میگم تا سوپرایژ شه)
ویو جونکوک
-خیلی خوشگل شده بود ولی نمیفهمم چرا همش اینطوری میکنه دلیلش رو نمیفهمم
رفتیم عاقد اومد و گفت
(علامت عاقد #)
#خانم جئون آیسان یا همون پارت آیسان حاظریت جونکوک رو به عنوان همسر خود قبول و در سختی های زندگی کنارشون باشید
+بله (بغض)
#آقای جئون جونکوک آیا حاظیت خانم آیسان رو به عنوان همسر به پذیرید
-بله
#من شمارو زن و شوهر علام میکنم همو ببوسید
جونکوک اومد نزدیک منم اومدم جلو و گوشه بغل لبشو بوسیدم و اومدم بیرون از تالار سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه
۱.۶k
۲۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.