☆قاتل من☆
☆قاتل من☆
♡پارت یازدهم♡
ا/ت: چیزه از کی دوسم داری؟
جیمین: از وقتی که برای اولین بار دیدمت
ا/ت: از بچگییییی؟
جیمین: اره
ا/ت: بس چرا باهام خشم برخورد میکردی؟
جیمین: خب روت حساس بودم از اول بگم من روی تو خیلی حساسم و تو تنها نقطه ضعفمی
ا/ت: باشه ذخیره شد تو ذهنم
جیمین: میگم خانومم میشه یه نی نی کو چولو هم داشته باشیم؟
ا/ت: اوم هنوز که ازدواج نکردیم
جیمن: اشکالی نداره میخوای از همین حالا شروع کنیم؟
ا/ت: نمیشه که
جیمین: مگ نگفتم تو مال منی؟
ا/ت؛: خب که چی؟
جیمین: از بس که لجبازی
ا/ت: حوصلم سر رف من میرم بیرون
جیمین: مگه نگفتم بدون من بیرون نرو؟
ا/ت: هعی چه بد شانسم
جیمین: بیا بریم سینما
ا/ت: اوم باشه
رفتم طبقه بالا و یه شلوار کانگو سرمه ای پوشیدم و یه بلوز سرمه ای بالای ناف
و یه کرم ضد افتاب و یه رژ کم رنگ زدم و اومدم پایین
جیمین: برای کی انقدر خوشگل کردی؟
ا/ت: چه ربطی داره
جیمین کمرو گرف و چسبوند به خودش
جیمین: من میگم ربط داره
ا/ت: نمیخوای بریم؟
جیمین: باشه
رفتیم و سوار ماشین جیمین شدیم و جلوی سینما وایساد
جیمین: نمیخوای پیاده شی؟
ا/ت: اها باشه
رفتیم بلیط گرفتیم و نگاه یه پسر هی رو من بود منم که معلوم نمیکردم چون نمی خواستم جیمین بفهمه
وقتی هم داشتیم فیلم میدیدم هم هی به من نگاه میکرد اخه چرا من؟
تموم شد میخواستیم سوار ماشین شیم که
ا/ت: اخ میرم دستشویی
جیمین: الان؟ باشه برو ولی زود بیا زیادم دور نشو
ا/ت: باشه
رفتم دستشویی عمومی اومدم بیرون که همون پسره رو دم در دیدم خواستم برم که روبرم وایساد
ا/ت: کاری داشتین
پسره: اره
ا/ت: بفرما
پسره: خانومی این همه خوشگلیو از کجا اوردی
هر دو دستمو گرف و گشید و
ا/ت: کمک کمک کنیددد (داد)
پسره: داد نزن قراره خوش بگذره
ا/ت: کمککک(داد)
همینکه میخواس دستشو دراز کنه یکی دستشو گرف اخی نجاتم داد دمش گرم
ولی اون... اون جیمین بود یا خدااا
جیمین یه مشت کوبید صورت طرف و نشست روش مشت های خودش کرد تو دهنش
ا/ت: باشهههه بیا ولش کن الان میمیرههه
جیمین بلاخره ولش کرد و دست منو گرف و کشید طرف ماشین
نشستیم تو ماشین
ا/ت: خب چیزه......
جیمین: مگ نگفتم نرووو اصلا چرا باید برییییی(داد)
اروم زد کنار و مشت شو کوبید به فرمون ماشین
جیمین: بریم خونه باهات کار دارم(داد)
♡پارت یازدهم♡
ا/ت: چیزه از کی دوسم داری؟
جیمین: از وقتی که برای اولین بار دیدمت
ا/ت: از بچگییییی؟
جیمین: اره
ا/ت: بس چرا باهام خشم برخورد میکردی؟
جیمین: خب روت حساس بودم از اول بگم من روی تو خیلی حساسم و تو تنها نقطه ضعفمی
ا/ت: باشه ذخیره شد تو ذهنم
جیمین: میگم خانومم میشه یه نی نی کو چولو هم داشته باشیم؟
ا/ت: اوم هنوز که ازدواج نکردیم
جیمن: اشکالی نداره میخوای از همین حالا شروع کنیم؟
ا/ت: نمیشه که
جیمین: مگ نگفتم تو مال منی؟
ا/ت؛: خب که چی؟
جیمین: از بس که لجبازی
ا/ت: حوصلم سر رف من میرم بیرون
جیمین: مگه نگفتم بدون من بیرون نرو؟
ا/ت: هعی چه بد شانسم
جیمین: بیا بریم سینما
ا/ت: اوم باشه
رفتم طبقه بالا و یه شلوار کانگو سرمه ای پوشیدم و یه بلوز سرمه ای بالای ناف
و یه کرم ضد افتاب و یه رژ کم رنگ زدم و اومدم پایین
جیمین: برای کی انقدر خوشگل کردی؟
ا/ت: چه ربطی داره
جیمین کمرو گرف و چسبوند به خودش
جیمین: من میگم ربط داره
ا/ت: نمیخوای بریم؟
جیمین: باشه
رفتیم و سوار ماشین جیمین شدیم و جلوی سینما وایساد
جیمین: نمیخوای پیاده شی؟
ا/ت: اها باشه
رفتیم بلیط گرفتیم و نگاه یه پسر هی رو من بود منم که معلوم نمیکردم چون نمی خواستم جیمین بفهمه
وقتی هم داشتیم فیلم میدیدم هم هی به من نگاه میکرد اخه چرا من؟
تموم شد میخواستیم سوار ماشین شیم که
ا/ت: اخ میرم دستشویی
جیمین: الان؟ باشه برو ولی زود بیا زیادم دور نشو
ا/ت: باشه
رفتم دستشویی عمومی اومدم بیرون که همون پسره رو دم در دیدم خواستم برم که روبرم وایساد
ا/ت: کاری داشتین
پسره: اره
ا/ت: بفرما
پسره: خانومی این همه خوشگلیو از کجا اوردی
هر دو دستمو گرف و گشید و
ا/ت: کمک کمک کنیددد (داد)
پسره: داد نزن قراره خوش بگذره
ا/ت: کمککک(داد)
همینکه میخواس دستشو دراز کنه یکی دستشو گرف اخی نجاتم داد دمش گرم
ولی اون... اون جیمین بود یا خدااا
جیمین یه مشت کوبید صورت طرف و نشست روش مشت های خودش کرد تو دهنش
ا/ت: باشهههه بیا ولش کن الان میمیرههه
جیمین بلاخره ولش کرد و دست منو گرف و کشید طرف ماشین
نشستیم تو ماشین
ا/ت: خب چیزه......
جیمین: مگ نگفتم نرووو اصلا چرا باید برییییی(داد)
اروم زد کنار و مشت شو کوبید به فرمون ماشین
جیمین: بریم خونه باهات کار دارم(داد)
۴.۸k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.