پارت3(ستاره درخشان)
نیکا:چون ی جورایی ات ب توکو علاقه داره و سرش حساسه (لبخند چشم بسته ی جورایی خجالت زده) البته اونو بیشترب چشم برادرش میبینه تا اینکه بخواد بهش علاقه مند باشه
نارو:آهاااا، راستی خود توکو چی؟
نیکا:راستش روبخوای نمیدونم تاحالا ازش نپرسیدم😵💫
نارو:آهااااا، خب چراامروز ازش نمیپرسی😈
نیکا :بیخیال تو ک اونطورفکرنمیکنی
نارو:چرا یجورایی دارم اونطور فکرمیکنم راستی اسمت چیه؟ ببخشیدک نپرسیدم.
نیکا:اسم من نیکا آویی قول دیگه توکو و خواهر کوچیک تر والت آویی وشما
نارو:(لبخند چشم بسته) منم ناروآکابانم خواهر کوچیک آیگر خوشبختم
نیکا:منم خوشبختم
اون سمت ات و آیگر
ات:باتن بلندی، آهایی تو
همه توجه ها سمت خودش
آیگر: با پررویی، دست ب سینه یکی از ابروهاش رودادبالاگفت:شما کی باشین؟ 🤨🧐
ات:مهم نیس من کی هستم، بریم سراصل مطلب (باحالت شیطانی) آیگرآکابانه
ببینم گفته بودی میخوای قهرمان جهان بشی بگمونم گفتی بعد شکست دادن فوبوکی سومیه درسته؟
آیگر:آره مشکلیه🤨
ات:بنظر من آره مشکلیه چون تو خیلی خودخواهی یهو اومدی فقط گفتی میخوایی فوبوکی ساماروشکست بدی
(نکته؛:ات اونقدرب فوبوکی وابسته هستش چ بهش علاقه داره ک بهش میگه ارباب و اون رو ب چشم ارباب میبینه)
آیگر باتعجب:فوبوکی ساما!!!!!؟؟ بیخیاااللللل آیگر انگشتش روب سمت ات بردوباتن بلندی گفت اصلا تو کی هستی الان اومدی و ب فوبوکی میگی فوبوکی ساما💢💢💢🔥🔥🔥
ات:احیانان من نباید ازت همچین سوالی بپرسم (نیشخند)
آیگر(درذهن این دختره چرا اینطوره 💢هرچقدر ازش سوال میپرسم ازشون تفره میره تازه ب فوبوکی میگه ارباب چ باحال عه من دارم چی میگم بیخیالللل)
درهمون لحظه ات
ات:چیه؟ عصبانی شدی😏
(یادایلیاافتادم)
خب بیا باهم مبارزه کنیم
آیگر:هههههه(خنده معروفش) تومنو شکست بدی توک فرفره نداری
ات:وای یادم رفت دوستمو معرفی کنم(فرفرشو از جیبش درمیاره و با غرورو هیجان کمیشه از چهرش دید جلوی آیگرمیگیره) آیگر بادوست من آشناشواین فرفره منه
(خشم شب) 🌟🤩😈
آیگر:(درذهن وایییی این دختر فرفره گردونه انتظارشو نداشتم وایییی چشمش رو نگا چقدر قرمز شده چ باحااالللللهههه نههههههه آیگر بخودت بیا این فکرا چیه میکنی)
درهمون لحظه فوبوکی و سوو وارد میشن
؟؟ فویوداری چیکار میکنی؟
فویو باچشم های ستاره ایی واییی توهم اومدییییی
ادامه دارد
نارو:آهاااا، راستی خود توکو چی؟
نیکا:راستش روبخوای نمیدونم تاحالا ازش نپرسیدم😵💫
نارو:آهااااا، خب چراامروز ازش نمیپرسی😈
نیکا :بیخیال تو ک اونطورفکرنمیکنی
نارو:چرا یجورایی دارم اونطور فکرمیکنم راستی اسمت چیه؟ ببخشیدک نپرسیدم.
نیکا:اسم من نیکا آویی قول دیگه توکو و خواهر کوچیک تر والت آویی وشما
نارو:(لبخند چشم بسته) منم ناروآکابانم خواهر کوچیک آیگر خوشبختم
نیکا:منم خوشبختم
اون سمت ات و آیگر
ات:باتن بلندی، آهایی تو
همه توجه ها سمت خودش
آیگر: با پررویی، دست ب سینه یکی از ابروهاش رودادبالاگفت:شما کی باشین؟ 🤨🧐
ات:مهم نیس من کی هستم، بریم سراصل مطلب (باحالت شیطانی) آیگرآکابانه
ببینم گفته بودی میخوای قهرمان جهان بشی بگمونم گفتی بعد شکست دادن فوبوکی سومیه درسته؟
آیگر:آره مشکلیه🤨
ات:بنظر من آره مشکلیه چون تو خیلی خودخواهی یهو اومدی فقط گفتی میخوایی فوبوکی ساماروشکست بدی
(نکته؛:ات اونقدرب فوبوکی وابسته هستش چ بهش علاقه داره ک بهش میگه ارباب و اون رو ب چشم ارباب میبینه)
آیگر باتعجب:فوبوکی ساما!!!!!؟؟ بیخیاااللللل آیگر انگشتش روب سمت ات بردوباتن بلندی گفت اصلا تو کی هستی الان اومدی و ب فوبوکی میگی فوبوکی ساما💢💢💢🔥🔥🔥
ات:احیانان من نباید ازت همچین سوالی بپرسم (نیشخند)
آیگر(درذهن این دختره چرا اینطوره 💢هرچقدر ازش سوال میپرسم ازشون تفره میره تازه ب فوبوکی میگه ارباب چ باحال عه من دارم چی میگم بیخیالللل)
درهمون لحظه ات
ات:چیه؟ عصبانی شدی😏
(یادایلیاافتادم)
خب بیا باهم مبارزه کنیم
آیگر:هههههه(خنده معروفش) تومنو شکست بدی توک فرفره نداری
ات:وای یادم رفت دوستمو معرفی کنم(فرفرشو از جیبش درمیاره و با غرورو هیجان کمیشه از چهرش دید جلوی آیگرمیگیره) آیگر بادوست من آشناشواین فرفره منه
(خشم شب) 🌟🤩😈
آیگر:(درذهن وایییی این دختر فرفره گردونه انتظارشو نداشتم وایییی چشمش رو نگا چقدر قرمز شده چ باحااالللللهههه نههههههه آیگر بخودت بیا این فکرا چیه میکنی)
درهمون لحظه فوبوکی و سوو وارد میشن
؟؟ فویوداری چیکار میکنی؟
فویو باچشم های ستاره ایی واییی توهم اومدییییی
ادامه دارد
۱.۱k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.