p③
p③
رفتم پایین بابا پشت ب من روی کاناپه نشسته بود و صورتشو بین دستاش گرفته بود
بعد مرگ مادرم حال روحیش بد بود هرچند خیلی وقته گذشته ولی نباید اذیتش کنم
زدم زیر گریه
جین: چرا گریه میکنی؟!
بورام: من نمیخوام شوهر کنم(گریه)
جین: چرا؟!
بورام: من سنم خیلی کمه همه بعد ۲٠سالگی ازدواج میکنن تو میخوای منو الان شوهر بدی من نمخاممم(گریهههه)
جین: پیشی کوچولوی بابا تقصیر من ک نیست
صدای بابام بغض دار بود راست میگفت کی میخواد دخترشو توی سن کم ب یه مرد بزرگ بده
پرش زمانی ب فردا
بعد از تمام کارام(گشادییی🐸)
راه افتادم سمت مدرسه با بچه ها گفتیم خندیدیم
بچها میگفتن فرار کن و بیا خونه ی ما
ولی گفتم ک نمیتونم
فیلیکس: تو قوی ای دختر میتونی از پسش بربیای
هانول: راست میگه بورام کفری ش کن خودش ولت میکنه
بورام: نه نه
لونا: زهرمارو نه پدرسگگ(داد)
دو متر پریدم هوا
بورام: چرا پاچه میگیری
لونا: تخم جن هرچی میگیم میگی نه
بورام: باشه بابا همین کارو میکنم راستی هانول تو نامزد داری
هانول: آرع
بورام: توهم مثل منی ولی من ن نامزدی ن چیزی همون موقع باید ازدواج کنم و مراسم بگیرم
هانول: من خودم گفتم ک میخوام ازدواجمون یه چند سال دیگس ولی تو اجباری
قطره اشکی از چشمام پایین اومد
بورام: ارع
بکهیونگ: بفرما باز گریش گرفت میشه کمتر زر بزنی
هانول تنه میزنه به بکهیونگ
هانول: اعع
بکهیونگ: باشه بابا
تهیونگ: تو قوی ای بورام الان گریه نکن ما تا آخرش باهاتیم
الانم از اونجایی ک گفتی اون حرفا ب بابات زدی برو براش کادو بگیر و سوپرایزش کن آفرین دختر خوب
تهیونگ بچه آرومی بود خیلی هم عاقل بود با این سن کمش همش بخاطر چشماش تحقیرش میکردن ولی ما ازش دفاع کردیم و الان بهترین دوستای همیم یه چشمش عسلیع اون یکی آبی ب نظر من ک به این میگن اثر هنری
حرف زدنش کوتاه و مختصره البته توی مواقع ی جدی وگرنه وقتی دارم ک*خل بازی درمیاریم از هممون باحال تره
توی راه خونه ی دسته گل گرفتم و یه نمیدونم چیه ببا خیلی دوست داشت بخرتش ولی بجاش برای من لباس خرید فقط میدونم مال آشپزیه
بردم خونه
بورام: بابا بیا
جین: بوسه ب لپم زد ببین این جوجه کوچولو دیگه برای خودش خانومی شده برای من کادو میگیره
بورام: ببخشید بهت بی احترامی کردم بابا واقعا شرمنده
جین: اشکالی نداره دخترم تو جوونی و جوون و نوجوان ها از این حرفا زیاد میزنن
و
خ
م
ا
ر
ی
شرطا:
لایک۱٠
کامنت۱٠
فالوور۱40
حمایت بیبی هام؟! ✨🥺
رفتم پایین بابا پشت ب من روی کاناپه نشسته بود و صورتشو بین دستاش گرفته بود
بعد مرگ مادرم حال روحیش بد بود هرچند خیلی وقته گذشته ولی نباید اذیتش کنم
زدم زیر گریه
جین: چرا گریه میکنی؟!
بورام: من نمیخوام شوهر کنم(گریه)
جین: چرا؟!
بورام: من سنم خیلی کمه همه بعد ۲٠سالگی ازدواج میکنن تو میخوای منو الان شوهر بدی من نمخاممم(گریهههه)
جین: پیشی کوچولوی بابا تقصیر من ک نیست
صدای بابام بغض دار بود راست میگفت کی میخواد دخترشو توی سن کم ب یه مرد بزرگ بده
پرش زمانی ب فردا
بعد از تمام کارام(گشادییی🐸)
راه افتادم سمت مدرسه با بچه ها گفتیم خندیدیم
بچها میگفتن فرار کن و بیا خونه ی ما
ولی گفتم ک نمیتونم
فیلیکس: تو قوی ای دختر میتونی از پسش بربیای
هانول: راست میگه بورام کفری ش کن خودش ولت میکنه
بورام: نه نه
لونا: زهرمارو نه پدرسگگ(داد)
دو متر پریدم هوا
بورام: چرا پاچه میگیری
لونا: تخم جن هرچی میگیم میگی نه
بورام: باشه بابا همین کارو میکنم راستی هانول تو نامزد داری
هانول: آرع
بورام: توهم مثل منی ولی من ن نامزدی ن چیزی همون موقع باید ازدواج کنم و مراسم بگیرم
هانول: من خودم گفتم ک میخوام ازدواجمون یه چند سال دیگس ولی تو اجباری
قطره اشکی از چشمام پایین اومد
بورام: ارع
بکهیونگ: بفرما باز گریش گرفت میشه کمتر زر بزنی
هانول تنه میزنه به بکهیونگ
هانول: اعع
بکهیونگ: باشه بابا
تهیونگ: تو قوی ای بورام الان گریه نکن ما تا آخرش باهاتیم
الانم از اونجایی ک گفتی اون حرفا ب بابات زدی برو براش کادو بگیر و سوپرایزش کن آفرین دختر خوب
تهیونگ بچه آرومی بود خیلی هم عاقل بود با این سن کمش همش بخاطر چشماش تحقیرش میکردن ولی ما ازش دفاع کردیم و الان بهترین دوستای همیم یه چشمش عسلیع اون یکی آبی ب نظر من ک به این میگن اثر هنری
حرف زدنش کوتاه و مختصره البته توی مواقع ی جدی وگرنه وقتی دارم ک*خل بازی درمیاریم از هممون باحال تره
توی راه خونه ی دسته گل گرفتم و یه نمیدونم چیه ببا خیلی دوست داشت بخرتش ولی بجاش برای من لباس خرید فقط میدونم مال آشپزیه
بردم خونه
بورام: بابا بیا
جین: بوسه ب لپم زد ببین این جوجه کوچولو دیگه برای خودش خانومی شده برای من کادو میگیره
بورام: ببخشید بهت بی احترامی کردم بابا واقعا شرمنده
جین: اشکالی نداره دخترم تو جوونی و جوون و نوجوان ها از این حرفا زیاد میزنن
و
خ
م
ا
ر
ی
شرطا:
لایک۱٠
کامنت۱٠
فالوور۱40
حمایت بیبی هام؟! ✨🥺
۶.۳k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.