سناریو🦋❤وقتی عضو هشتمی و میان تو اتاقت و تو لخ.تی (درخواستی)

علامت اعضا: _
علامت ات: +

جین
_: ات میگم......(درو باز کرد)
+:جیغغغغغغغغ
_:جیغغغغغغغغغغ تر
+:جیغغغغغغغعغ تر تر
_:جیغغغغغغغغغغغغغ تر تر تر
(افسانه ها میگویند :این داستان هنوز ادامه دارد )

شوگا
_:(درو باز میکنه) عه لباس تنت نیست
+:جیغ برو بیرون
_:وایسا یکم دید بزنم بعد میرم
+:😑😐جیغغ میگم بروووووووووو (حولرو به خودش میپیچی و دمپایی بر می داری و میوفتی دنبالش)

جیهوپ
_:(درو باز میکنه و سرخ میشه)وای وای وای ات واقعا ببخشید حواسم نبود الان میرمممممم (درو باز میکنه و میره)

نامجون
_: 😐😐😐😐
+:😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐 برووووووو دارم لباس عوض میکنمممممممم
_: (هول میکنه و میخواد سریع بره بیرون که همچین درو به هم میزنه که در می شکنه و میوفته رو زمین و صدای بلندی ایجاد میکنه همین باعث میشه که بقیه هم بیان بالا و تورو لخ.ت ببینن😐)

جیمین
_: به ببخشید یادم رفت در بزنم (توی ذهنش : چه بدن خوبی دارههههههههههههه)
+:برووو دیگگگگگگگگگگگ
_: ها چی رفتم رفتم

تهیونگ (دوس پسرته)
+:مگه نمیبینی دارم لباس عوض میکنم برو
_:یعنی تا حالا ندیدمت ؟ من حتی تو رو .......
+:باشه بابا نمیخواد دیگ بگی
_: باش
(و میاد می بوستت)

جونگ کوک
_: عه ل.ختی؟
+:نه پس
_: وای حالا تهیونگ جرم میده شیرموزام در چشاتون رو بزارید این صحنه زشته این صحنه مس..تهج.نه.. من رفتممممم

🦋🦋🦋🦋🦋❤❤❤❤❤امید وارم خوشتان آمده باشه فیکو امشب می زارم آرامش و گوشیم شکسته بود لایک و کامنت یادتون نرههههههه
باییییی❤❤❤❤❤🦋🦋🦋🦋🦋