ایدل شاهکار
ایدل شاهکار
پارت13
سریع وارد پارکینگ شد
که یه جون سریع اومد سمتش
جه یون: هی ا. ت تو اتفاق دیشب رو دیدی
ا. ت منظور جه یون رو فهمید ولی سعی کرد بحس رو عوض کنه
ا. ت: نه بیا سریع تر بریم
جه یون: خیله خب من یه جای خوب برای لایوت اماده کردم
ا.ت و جه یون سوار اسانسور شدن
ا. ت تا از اسانسور بیرون اومد چشمش به جونگ کوک اوفتاد که داشت با استف حرف میزد
این دومین باره که داره میبینتش
شاید باید بره پیشش اما نه این غیر ممکن بود
جه یون: هی خوبی دوساعته دارم صدات میزنم
ا. ت: چی ااا اره خوبم بیا بریم
ا. ت جه یون به اتاقی رفتن که جه یون اماده کرده بود
ا. ت: تو اینجارو اماده کردی کیکم گذاشتی فکر میکردم نباید بخورم
جه یون: برای لایوه خیله خب بهتره شروع کنی گوشیتو بده من
ا. ت رفت نشست جه یون بهش تبلت داد تا بتونه کامنتارو بخونه چون گوشی ازش خیلی دور بود لایو شروع شد جه یون رفت اون ور
ا. ت: سلامم فکر نکنم هنوز کسی باشه
ا. ت: او چیزی نشده زیاد شدین فکر نکنم باید صبر کنم تا بیاید نه میتونم حرف بزنم؟
یا نه صبر کنم
کامنت: نه صبر کن هنوز خیلی ها نیومدن
ا. ت: باشه پس منتظر میمونیم
ا. ت کامنت رو میخونه که
کامنت: راجب فشن شو حرف بزن ا. ت
ا. ت: فشن شو؟ اونجا خیلی خوب بود مدل های با استعداد زیادی با لباسای خیلی جذاب بودن راستش خودم میخوام یکی از اون لباسارو بخرم اما الان نمیگم کدوم سوپرایزه خب من نمیتونم اسم برند رو تویه لایو بگم ولی مطمئنم همتون میدونید
ا. ت: این کیک رو کمپانی برای فشن شو تهیه کرده بود به من گفتن بیام لایو
ا. ت یه کامنت دیگه رو میخونه
کامنت: کمپانی تویه فشن شو ازت حمایت کرد؟ اخه به نظر دست پاچه میومدی
ا. ت: چی نه فقط یکم سرم درد میکرد اما انگران نباشید من خوبم
ا. ت یه کامنت هیت رو میخونه
کامنت: تو خیلی افتضاحی هیچکس دلش نمیخواد جای تو باشه مزخرفی
ا. ت: خب این نظر توعه پس نظرت رو برای خودت نگه دار و اینکه تو تویی و من منم هیچ رقابتی وجود نداره و ممنون که وقت گذاشتی برای من کامنت گذاشتی
پارت13
سریع وارد پارکینگ شد
که یه جون سریع اومد سمتش
جه یون: هی ا. ت تو اتفاق دیشب رو دیدی
ا. ت منظور جه یون رو فهمید ولی سعی کرد بحس رو عوض کنه
ا. ت: نه بیا سریع تر بریم
جه یون: خیله خب من یه جای خوب برای لایوت اماده کردم
ا.ت و جه یون سوار اسانسور شدن
ا. ت تا از اسانسور بیرون اومد چشمش به جونگ کوک اوفتاد که داشت با استف حرف میزد
این دومین باره که داره میبینتش
شاید باید بره پیشش اما نه این غیر ممکن بود
جه یون: هی خوبی دوساعته دارم صدات میزنم
ا. ت: چی ااا اره خوبم بیا بریم
ا. ت جه یون به اتاقی رفتن که جه یون اماده کرده بود
ا. ت: تو اینجارو اماده کردی کیکم گذاشتی فکر میکردم نباید بخورم
جه یون: برای لایوه خیله خب بهتره شروع کنی گوشیتو بده من
ا. ت رفت نشست جه یون بهش تبلت داد تا بتونه کامنتارو بخونه چون گوشی ازش خیلی دور بود لایو شروع شد جه یون رفت اون ور
ا. ت: سلامم فکر نکنم هنوز کسی باشه
ا. ت: او چیزی نشده زیاد شدین فکر نکنم باید صبر کنم تا بیاید نه میتونم حرف بزنم؟
یا نه صبر کنم
کامنت: نه صبر کن هنوز خیلی ها نیومدن
ا. ت: باشه پس منتظر میمونیم
ا. ت کامنت رو میخونه که
کامنت: راجب فشن شو حرف بزن ا. ت
ا. ت: فشن شو؟ اونجا خیلی خوب بود مدل های با استعداد زیادی با لباسای خیلی جذاب بودن راستش خودم میخوام یکی از اون لباسارو بخرم اما الان نمیگم کدوم سوپرایزه خب من نمیتونم اسم برند رو تویه لایو بگم ولی مطمئنم همتون میدونید
ا. ت: این کیک رو کمپانی برای فشن شو تهیه کرده بود به من گفتن بیام لایو
ا. ت یه کامنت دیگه رو میخونه
کامنت: کمپانی تویه فشن شو ازت حمایت کرد؟ اخه به نظر دست پاچه میومدی
ا. ت: چی نه فقط یکم سرم درد میکرد اما انگران نباشید من خوبم
ا. ت یه کامنت هیت رو میخونه
کامنت: تو خیلی افتضاحی هیچکس دلش نمیخواد جای تو باشه مزخرفی
ا. ت: خب این نظر توعه پس نظرت رو برای خودت نگه دار و اینکه تو تویی و من منم هیچ رقابتی وجود نداره و ممنون که وقت گذاشتی برای من کامنت گذاشتی
۸.۶k
۰۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.