عاشق برادرم شدم p2
رفتیم مهمونی موقع رفتن بابام و مامانم هی میخندیدن ولی به نظر من چیز خنده داری وجود نداره خلاصه رسیدیم و از ماشین پیاده شدیم عمارت خیلی بزرگی داشتن
خدمت.ک:سلام خوش امدین
کوک:سلام عمو جون خوبی
! :سلام عزیزم تو خوبی
کوک:این مادم زیبا دخترتونه عمو
!:بله ایشون پرنسس من هستن
کوک:سلام مادمازل کوچولو
-:سلام.
&:دخترم تو با کوک برو
-:چشم.
کوک؛:مادمازل خانم بسیار شیک هستن
-:ممنون شما هم خیلی جذاب هستین مستر...
کوک:جونگ کوک هستم شما...
-:ا.ت هستم
کوک:خوشبختم
-:همینطور
کوک:اگه مادمازل خانم قبول کنن میشه امشب پارتنر من بشین
-:بله که با کمال میل
رفتیم پیش چند میز کوک خوشتیپ و جذاب بود ولی هیچ حسی نمیکنم بهش حتی مثل یه غریبه همیشه کراش میزدم ولی چرا امروز این طوری شد تو فکر بودم که یکی گفت
سو ها:ددی این هرزه کیه پیشت
کوک:سوهان دهنت رو ببند من دیگه با خیانت کار ها حرفی ندارم
سوهان:او عروسک جدید پیدا کردی نه تو اون پسر عموت هر روز با یه دخترین
-:ببخشید پسر عموت گفتین منظورتون چی بود
سوهان:عزیزم منظورم کیم تهیونگ هست اون پسر هر هفته با هزاران دختر هست.
خدمت.ک:سلام خوش امدین
کوک:سلام عمو جون خوبی
! :سلام عزیزم تو خوبی
کوک:این مادم زیبا دخترتونه عمو
!:بله ایشون پرنسس من هستن
کوک:سلام مادمازل کوچولو
-:سلام.
&:دخترم تو با کوک برو
-:چشم.
کوک؛:مادمازل خانم بسیار شیک هستن
-:ممنون شما هم خیلی جذاب هستین مستر...
کوک:جونگ کوک هستم شما...
-:ا.ت هستم
کوک:خوشبختم
-:همینطور
کوک:اگه مادمازل خانم قبول کنن میشه امشب پارتنر من بشین
-:بله که با کمال میل
رفتیم پیش چند میز کوک خوشتیپ و جذاب بود ولی هیچ حسی نمیکنم بهش حتی مثل یه غریبه همیشه کراش میزدم ولی چرا امروز این طوری شد تو فکر بودم که یکی گفت
سو ها:ددی این هرزه کیه پیشت
کوک:سوهان دهنت رو ببند من دیگه با خیانت کار ها حرفی ندارم
سوهان:او عروسک جدید پیدا کردی نه تو اون پسر عموت هر روز با یه دخترین
-:ببخشید پسر عموت گفتین منظورتون چی بود
سوهان:عزیزم منظورم کیم تهیونگ هست اون پسر هر هفته با هزاران دختر هست.
۳.۴k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.