پارت 30
پارت 30
خ.ج : خا...خانومم(با ترس)
+جایی تشریف میبردین؟
_خانوم جو خیلی نامردین. بدون اینکه به من بگین داشتین میرفتین؟ میدونی که هنوز خیلی کار باهات دارم.(لحن تهدید آمیز)
فلش بک به خونه
_خانوم جو...خواهش میکنم...نمیخوام بهتون صدمه بزنم. فقط...فقط بهم بگین اون فلش کجاست؟
خ.ج : نمیتونم بهتون بگم.
_آآآیییشش(داد)
گلوم داشت میسوخت. دوباره سرفه هام داشت شروع میشد. میدونستم نباید به خودن فشار بیارم واگرنه دوباره خون بالا میارم چون هنوز کامل خوب نشدم.
+ا.ت به خودت فشار نیار هنوز خوب نشدی.
_خانم جو. تو مثل مادرم بودی. چرا اینکارو با من کردی؟ چراااا؟
خ.ج : متاسفم...متاسفم. مجبور بودم. آقای مارک تهدیدم کردن که دخترمو میکشه. متاسفم.(با گریه)
_خوب...ففط بهم بگو...بگو فلش کجاست؟ لطفا. خودم...خودم امنیت دخترون رو تضمین میکنم فقط...فقط بگین فلش کجاست؟
خ.ج : باشه. فقط قول بدین که دخترم سالم بمونه. فلش توی یه جعبه ایه که قراره فردا شب ساعت 12 توی اسکله براش ببرن. اگه زود بجنبید میتونید فلش رو گیر بیارید.
لبخندی زدمو گفتم
_قول میدم از دخترت محافظت کنم.
بعد از اینکه خانم جو رو فرستادیم رفت سرفه هام شدت گرفت و دوباره خون بالا آوردم.
+ا.ت...ا.ت. بهت که گفتم بهتره بمونیم بیمارستان.
_خوبم...من خوبم نیازی نیست نگران باشی فقط...فقط نیاز دارم یکم استراحت کنم.
•من امشبو میمونم پیشت تا خیالم راحت بشه. هیونجین میتونی بری. خیلی زحمت کشیدی.
_ممنون.
میخواستم بخوابم که به موبایلم پیام اومد. شماره ناشناس بود. یه عکس بود. اون عکس...اون عکس...
#هیونجین
#فیک
#استری_کیدز
خ.ج : خا...خانومم(با ترس)
+جایی تشریف میبردین؟
_خانوم جو خیلی نامردین. بدون اینکه به من بگین داشتین میرفتین؟ میدونی که هنوز خیلی کار باهات دارم.(لحن تهدید آمیز)
فلش بک به خونه
_خانوم جو...خواهش میکنم...نمیخوام بهتون صدمه بزنم. فقط...فقط بهم بگین اون فلش کجاست؟
خ.ج : نمیتونم بهتون بگم.
_آآآیییشش(داد)
گلوم داشت میسوخت. دوباره سرفه هام داشت شروع میشد. میدونستم نباید به خودن فشار بیارم واگرنه دوباره خون بالا میارم چون هنوز کامل خوب نشدم.
+ا.ت به خودت فشار نیار هنوز خوب نشدی.
_خانم جو. تو مثل مادرم بودی. چرا اینکارو با من کردی؟ چراااا؟
خ.ج : متاسفم...متاسفم. مجبور بودم. آقای مارک تهدیدم کردن که دخترمو میکشه. متاسفم.(با گریه)
_خوب...ففط بهم بگو...بگو فلش کجاست؟ لطفا. خودم...خودم امنیت دخترون رو تضمین میکنم فقط...فقط بگین فلش کجاست؟
خ.ج : باشه. فقط قول بدین که دخترم سالم بمونه. فلش توی یه جعبه ایه که قراره فردا شب ساعت 12 توی اسکله براش ببرن. اگه زود بجنبید میتونید فلش رو گیر بیارید.
لبخندی زدمو گفتم
_قول میدم از دخترت محافظت کنم.
بعد از اینکه خانم جو رو فرستادیم رفت سرفه هام شدت گرفت و دوباره خون بالا آوردم.
+ا.ت...ا.ت. بهت که گفتم بهتره بمونیم بیمارستان.
_خوبم...من خوبم نیازی نیست نگران باشی فقط...فقط نیاز دارم یکم استراحت کنم.
•من امشبو میمونم پیشت تا خیالم راحت بشه. هیونجین میتونی بری. خیلی زحمت کشیدی.
_ممنون.
میخواستم بخوابم که به موبایلم پیام اومد. شماره ناشناس بود. یه عکس بود. اون عکس...اون عکس...
#هیونجین
#فیک
#استری_کیدز
۳.۷k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.