p6
+..داداشت کجا رفت؟..
٪..رفته انبار دیگه...
+..آهان...کی میاد اونوقت..
٪چه میدونم...۱ ۲..
+۱ ۲شب؟؟؟
٪آره...این زود زودشع..
+چیکار میکنه تا این وقت شب...
٪...پیش...چیز..همین انبار و اینا..
+..آهان...پس...کی وقت میکنه بخوابه؟...
٪..۳ که میاد میخوابه تا ۹...خوابش خیلی کمه..
مردشورشو ببرن....ازش متنفرم...مغرور زور گو....
+ ولی چقدر هوا گرم شده واقعا...
٪آره واقعا...میای بریم یکم حیاط...؟
این لباساتو به نظرم عوض کن....
هم خیلی گرمه....هم...داداشم از لباسای تنگ خوشش نمیاد...بهت نگفته؟...
داداشم....برو بابا...داداشت کیه اصن..
+آ..آره باید عوض کنم..
٪کنار آلاچیق منتظرتم...
+🙂...
.......
یه لباس سر همی نخی پوشیدم که شلوارش تا زیر زانو و لباسش تاب بود و خیلی گشاد بودن با دمپایی..و موهای بسته شده که تا پایین باسنم میرسیدن..
٪والیبال هستی؟...من مربی ام...
+استادمممم توش....در حد مرگ بازی میکنم و کم کسی پیش میاد بتونه شکستم بده میدونی...
فقط نمیتونم زیاد بالا پایین بپرم...
٪.........آها.اوکیه😂
+عه زهر مارر...
٪ب..بخشید😂
+جونگییییی....
٪برم توپمو بیارم..
+...بدو...
خلاصه....در حد مرگ بازی کردیم و اصلا به خودم رحم نکردم و دلم به اون رحم بیچارم نسوخت..و الانم حسابی تلافی و داره سرم در میاره!
زانو هام و گوشه ابروم زخم شدن..و جونگی هم دوتا آرنجاش که یه بار من و یه بار اون برنده شد...
ساعت ۱۲ شب بود...در حد مرگ خسته بودم چون هم بازی کرده بودم..هم پریود بودم و ....اینا و خیلی وحشتناک خسته ام....
فقط میدونم توی حموم همه کارمو کردم و اومدم بیرون.... یه شلوارک زرشکی رنگ و تاب هم رنگش..پاهامو روی هم انداختم...موهامو...شروع کردم به سشوار کشیدن....چون زیادی بلند بودن و اگه خشک نمیکردم حتما سرما میخوردم...
روغن زدم و موهام یه کم حالت گرفت...
خم شدم تا چسب زخم رو از تو جعبه لوازم آرایشم بردارم که دلم تیر وحشتناکی کشید و محکم دلم و گرفتم...
+..اوفف...کاش بازی نمیکردم...
چسب زخم پیدا کردم و روی دوتا زانو هام و گوشه ابروم زدم و بلند شدم...بلند شدم پاشم برم پایین از جونگی قرص بگیرم..
توی آشپزخونه بود و داشت توی لپ تابش فیلم میدید...و خیلی تاریک بود پایین...و با نور های زر روشن مونده بود..
خودمو رسوندم بهش..
+..ج..جونگی...
٪..ب...جااانن...
دستشو جلوی دهنش گرفت و ها یی از ذوق کرد....
٪زرشکی خیلیییی بهت میاددد...
با پوستت تضاد خیلی قشنگی ایجاد کرده....
زرشکی و سفید اصلا..
جاننن واقعا...شلوارک کوتاه و...
٪..رفته انبار دیگه...
+..آهان...کی میاد اونوقت..
٪چه میدونم...۱ ۲..
+۱ ۲شب؟؟؟
٪آره...این زود زودشع..
+چیکار میکنه تا این وقت شب...
٪...پیش...چیز..همین انبار و اینا..
+..آهان...پس...کی وقت میکنه بخوابه؟...
٪..۳ که میاد میخوابه تا ۹...خوابش خیلی کمه..
مردشورشو ببرن....ازش متنفرم...مغرور زور گو....
+ ولی چقدر هوا گرم شده واقعا...
٪آره واقعا...میای بریم یکم حیاط...؟
این لباساتو به نظرم عوض کن....
هم خیلی گرمه....هم...داداشم از لباسای تنگ خوشش نمیاد...بهت نگفته؟...
داداشم....برو بابا...داداشت کیه اصن..
+آ..آره باید عوض کنم..
٪کنار آلاچیق منتظرتم...
+🙂...
.......
یه لباس سر همی نخی پوشیدم که شلوارش تا زیر زانو و لباسش تاب بود و خیلی گشاد بودن با دمپایی..و موهای بسته شده که تا پایین باسنم میرسیدن..
٪والیبال هستی؟...من مربی ام...
+استادمممم توش....در حد مرگ بازی میکنم و کم کسی پیش میاد بتونه شکستم بده میدونی...
فقط نمیتونم زیاد بالا پایین بپرم...
٪.........آها.اوکیه😂
+عه زهر مارر...
٪ب..بخشید😂
+جونگییییی....
٪برم توپمو بیارم..
+...بدو...
خلاصه....در حد مرگ بازی کردیم و اصلا به خودم رحم نکردم و دلم به اون رحم بیچارم نسوخت..و الانم حسابی تلافی و داره سرم در میاره!
زانو هام و گوشه ابروم زخم شدن..و جونگی هم دوتا آرنجاش که یه بار من و یه بار اون برنده شد...
ساعت ۱۲ شب بود...در حد مرگ خسته بودم چون هم بازی کرده بودم..هم پریود بودم و ....اینا و خیلی وحشتناک خسته ام....
فقط میدونم توی حموم همه کارمو کردم و اومدم بیرون.... یه شلوارک زرشکی رنگ و تاب هم رنگش..پاهامو روی هم انداختم...موهامو...شروع کردم به سشوار کشیدن....چون زیادی بلند بودن و اگه خشک نمیکردم حتما سرما میخوردم...
روغن زدم و موهام یه کم حالت گرفت...
خم شدم تا چسب زخم رو از تو جعبه لوازم آرایشم بردارم که دلم تیر وحشتناکی کشید و محکم دلم و گرفتم...
+..اوفف...کاش بازی نمیکردم...
چسب زخم پیدا کردم و روی دوتا زانو هام و گوشه ابروم زدم و بلند شدم...بلند شدم پاشم برم پایین از جونگی قرص بگیرم..
توی آشپزخونه بود و داشت توی لپ تابش فیلم میدید...و خیلی تاریک بود پایین...و با نور های زر روشن مونده بود..
خودمو رسوندم بهش..
+..ج..جونگی...
٪..ب...جااانن...
دستشو جلوی دهنش گرفت و ها یی از ذوق کرد....
٪زرشکی خیلیییی بهت میاددد...
با پوستت تضاد خیلی قشنگی ایجاد کرده....
زرشکی و سفید اصلا..
جاننن واقعا...شلوارک کوتاه و...
۶.۸k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.