Who are you??part8
ویو کوک: از خواب بیدار شدم و لیسا بغلم نبود شاید رفته سر کارش گوشیمو برداشتم و بهش زنگ زدم ولی جواب نداد چند بار زنگ زدم ولی جواب نداد رفتم سریع حاضر شدم نشستم تو ماشین و راه افتادم سمت سرکارش وقتی رسیدیم رفتم سمت دفتر لیسا ولی نبود برام عجیب بود یعنی کجا رفته بود؟
یونجون: آقای جئون دنبال خانم مانوبان هستین؟
کوک:آره امروز سرکار نیومده؟
یونجون: یعنی واقعا نمیدونین؟
کوک: چیو؟
یونجون: خانم مانوبان امروز صبح اومد و استعفا داد
کوک: چی؟برای چی
یونجون: نمیدونم
کوک: فاک(عصبی رفت و تو ماشینش نشست)
گوشیمو برداشتم و پیامامو چک کردم لیسا پیام داده بود ولی واسه ۵ صبح بود
[دنبالم نگرد نمیتونی پیدام کنی هیچوقت راحت فراموشت میکنم و مطمئن باشه ازت متنفرم]
وقتی این پیامو دیدم عصبی تر شدم ماشینو روشین کردم و راه افتادم سمت خونه تهیونگ[تهیونگ رفیق کوکه و هکره]
کوک: سلام ته
ته: باز باید کیو هک کنم؟(پوکر)
کوک: لیسارو
ته: شمارشو بده
کوک: واسه چی؟(غیرتی شد مثلا)
ته:برا هک کردنش
کوک: اها اوکی
...........
ته: کوک هکش کردم
کوک: کجاست؟
ته: تو کره نیست(شوکه)
کوک: چییی؟؟(عصبی و داد) کجاست؟؟
ته: نمیدونم یکم طول میکشه بفهمم
کوک: زود بهم بگو کجاست
[چند مین بعد]
ته: تو تایلندی
کوک: اوه شت چرا خودم نفهمیدم اون تایلندیه
ته: انتقام آیو رو گرفتی؟
کوک: آره
ته: بهت گفتم اینکارو نکن
....
[یکسال بعد]
یک سالی شد که نتونستم پیداش کنم پس دست از تلاش برداشتم و بلیط برای برگشت به کره گرفتم حالم بد بود و رفتم داخل یه بار و کلی مشروب سفارش دادم اون تو همه جور آدمی بود که فهمیدم یکی داره رقص میله و همه محو اون بودن میگفتن بدن و قیافه ی خوبی داره نگاش کردم که.........
امکان نداره اون لیسا بود؟؟؟؟
وقتی رقصش تموم شد رفت تو یه اتاق و منم رفتم تو همون اتاق
لیسا: جیغغغغ تو کی هستییی؟؟(چون جونگ کوک ماسک داشت نتونست بشناستش)
کوک: حالا دیگه منم نمیشناسی؟؟
لیسا: صدات برام اشناعهه یعنی کی.....
با فهمیدن اینکه کیه حرفم قطع شد
کوک: آره درسته خودمم
لیسا:ت تو اینجا چیکار میکنی
کوک: فکر کردی ولت میکنم؟تا وقتی که زندم پیشم هستی فهمیدی؟
لیسا: آقای جئون جونگ کوک ببخشید ولی من دوست پسر دارم و به زودی قراره باهاش ازدواج کنم
کوک: باشه باور کردم
لیسا: باور نمیک.....
یهو در باز شد و دوست پسرم اومد
هیونجین: لیسا این کیه؟
لیسا: این چیزه یکی از همکارای موقه ای که کارآگاه بودمه
کوک: این کیه؟
لیسا: جئون جونگ کوک معرفی میکنم دوست پسرم هوانگ هیونجین
هیونجین: چرا میگی دوست پسر؟؟؟ مگه نگفتم به همه بگو شوهرتم
.......... خماری
۲۵ لایک تا پارت بعد
بچه ها پارت بعد اصماته ولی سوال لیسا و هیونجین یا لیسا و کوک؟؟ تو کامنت حدستونو بگید😈
یونجون: آقای جئون دنبال خانم مانوبان هستین؟
کوک:آره امروز سرکار نیومده؟
یونجون: یعنی واقعا نمیدونین؟
کوک: چیو؟
یونجون: خانم مانوبان امروز صبح اومد و استعفا داد
کوک: چی؟برای چی
یونجون: نمیدونم
کوک: فاک(عصبی رفت و تو ماشینش نشست)
گوشیمو برداشتم و پیامامو چک کردم لیسا پیام داده بود ولی واسه ۵ صبح بود
[دنبالم نگرد نمیتونی پیدام کنی هیچوقت راحت فراموشت میکنم و مطمئن باشه ازت متنفرم]
وقتی این پیامو دیدم عصبی تر شدم ماشینو روشین کردم و راه افتادم سمت خونه تهیونگ[تهیونگ رفیق کوکه و هکره]
کوک: سلام ته
ته: باز باید کیو هک کنم؟(پوکر)
کوک: لیسارو
ته: شمارشو بده
کوک: واسه چی؟(غیرتی شد مثلا)
ته:برا هک کردنش
کوک: اها اوکی
...........
ته: کوک هکش کردم
کوک: کجاست؟
ته: تو کره نیست(شوکه)
کوک: چییی؟؟(عصبی و داد) کجاست؟؟
ته: نمیدونم یکم طول میکشه بفهمم
کوک: زود بهم بگو کجاست
[چند مین بعد]
ته: تو تایلندی
کوک: اوه شت چرا خودم نفهمیدم اون تایلندیه
ته: انتقام آیو رو گرفتی؟
کوک: آره
ته: بهت گفتم اینکارو نکن
....
[یکسال بعد]
یک سالی شد که نتونستم پیداش کنم پس دست از تلاش برداشتم و بلیط برای برگشت به کره گرفتم حالم بد بود و رفتم داخل یه بار و کلی مشروب سفارش دادم اون تو همه جور آدمی بود که فهمیدم یکی داره رقص میله و همه محو اون بودن میگفتن بدن و قیافه ی خوبی داره نگاش کردم که.........
امکان نداره اون لیسا بود؟؟؟؟
وقتی رقصش تموم شد رفت تو یه اتاق و منم رفتم تو همون اتاق
لیسا: جیغغغغ تو کی هستییی؟؟(چون جونگ کوک ماسک داشت نتونست بشناستش)
کوک: حالا دیگه منم نمیشناسی؟؟
لیسا: صدات برام اشناعهه یعنی کی.....
با فهمیدن اینکه کیه حرفم قطع شد
کوک: آره درسته خودمم
لیسا:ت تو اینجا چیکار میکنی
کوک: فکر کردی ولت میکنم؟تا وقتی که زندم پیشم هستی فهمیدی؟
لیسا: آقای جئون جونگ کوک ببخشید ولی من دوست پسر دارم و به زودی قراره باهاش ازدواج کنم
کوک: باشه باور کردم
لیسا: باور نمیک.....
یهو در باز شد و دوست پسرم اومد
هیونجین: لیسا این کیه؟
لیسا: این چیزه یکی از همکارای موقه ای که کارآگاه بودمه
کوک: این کیه؟
لیسا: جئون جونگ کوک معرفی میکنم دوست پسرم هوانگ هیونجین
هیونجین: چرا میگی دوست پسر؟؟؟ مگه نگفتم به همه بگو شوهرتم
.......... خماری
۲۵ لایک تا پارت بعد
بچه ها پارت بعد اصماته ولی سوال لیسا و هیونجین یا لیسا و کوک؟؟ تو کامنت حدستونو بگید😈
۱۱.۳k
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.