..................................................................................
☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆
𝙵𝙰𝚂𝙷𝙸𝙾𝙽☆✯ 𝙱𝙾𝚈
☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆
part:getting to know
پارت آشنایی
+: شاید باید کار و تلاشم رو زیاد کنم ، نه کافی نیست تلاش بیشتر می خوام، پرونده ی آسونی نیست ... نیاز به چند نفر دارم تا توی 3 روز جمعش کنم ....
=:دو دوهی بیا دفترم کار واجبی باهات دارم....
+: بله رئیس .. کاری داشتید...؟!
=: پرونده رو توی ۲ هفته میتونی تحویل بدی مثل اینکه ، طرف آدم درستی نیست و وقت زیادی میخواد تا کل اطلاعات شو بدست بیاری...
+:رئیس ممنونم که وقت بیشتری به من دادید .، من مرخص میشم ....
+: وای خدا ........ پرونده ی سختی بدستم گرفتم ، باید تحقیق کنم ...
کار دیگه ای نمیشه کردم ...
پووووفففف.....
.........................
2 ساعت بعد
...........................................
+: تق ، تق .... رئیس میتونم بیام داخل ؟"
=: بیا تو ...
+: رئیس شما باید اینجا رو امضا کنید
واینکه تقربیا میشه گفت که اطلاعات کم و بیشی ازش بدست آوردم ....
اگه اجازه بدید من برم .....
=: کجا رو امضا کنم؟
آها اینجا خیله خب ...... بیا
آره میتونی بری خیلی خوبه که تونستی همون قدر هم اطلاعات جمع کنی
برو خونه خسته نباشی.....
+: ممنون رئیس .... با اجازه
...................
فلش به توی خونه
.........................................
+: پوووووفففففف...... روز عنی بود
اَه .... خسته شدم ...
حالا آدم قطعی مافیایی بود رفتم بدترین شونو برداشتن ... الکی الکی کار خودمو سخت کردم ..
اییششش
.............................
دخترک بعد از ناله و غر زدن
دوباره به پای تحقیق افتاد تا زودتر به اتمام پرونده برسه
....................................
+: صب کن این و ننوشتم... خیله خب
این از ۳ مقاله از تحقیقاتم فقط امشب که (ساعت 2 شبه ) اگه بتونم برم بار ترتیبشو بدم .... ای وای حواسم به ساعت نبود .... مهم نیس فردا شب میرم
هرشب مردیکه هول توی بار جنسی .. اَه آدم کثافت ...
.................................
دخترک تا طلوع خورشید مشغول کار کردن بود و ول کن نبود
از خستگی که داشت همون جا به خواب رفت ...،!!
....................................
لایک ؟!
کامت؟!
𝙵𝙰𝚂𝙷𝙸𝙾𝙽☆✯ 𝙱𝙾𝚈
☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆✯☆
part:getting to know
پارت آشنایی
+: شاید باید کار و تلاشم رو زیاد کنم ، نه کافی نیست تلاش بیشتر می خوام، پرونده ی آسونی نیست ... نیاز به چند نفر دارم تا توی 3 روز جمعش کنم ....
=:دو دوهی بیا دفترم کار واجبی باهات دارم....
+: بله رئیس .. کاری داشتید...؟!
=: پرونده رو توی ۲ هفته میتونی تحویل بدی مثل اینکه ، طرف آدم درستی نیست و وقت زیادی میخواد تا کل اطلاعات شو بدست بیاری...
+:رئیس ممنونم که وقت بیشتری به من دادید .، من مرخص میشم ....
+: وای خدا ........ پرونده ی سختی بدستم گرفتم ، باید تحقیق کنم ...
کار دیگه ای نمیشه کردم ...
پووووفففف.....
.........................
2 ساعت بعد
...........................................
+: تق ، تق .... رئیس میتونم بیام داخل ؟"
=: بیا تو ...
+: رئیس شما باید اینجا رو امضا کنید
واینکه تقربیا میشه گفت که اطلاعات کم و بیشی ازش بدست آوردم ....
اگه اجازه بدید من برم .....
=: کجا رو امضا کنم؟
آها اینجا خیله خب ...... بیا
آره میتونی بری خیلی خوبه که تونستی همون قدر هم اطلاعات جمع کنی
برو خونه خسته نباشی.....
+: ممنون رئیس .... با اجازه
...................
فلش به توی خونه
.........................................
+: پوووووفففففف...... روز عنی بود
اَه .... خسته شدم ...
حالا آدم قطعی مافیایی بود رفتم بدترین شونو برداشتن ... الکی الکی کار خودمو سخت کردم ..
اییششش
.............................
دخترک بعد از ناله و غر زدن
دوباره به پای تحقیق افتاد تا زودتر به اتمام پرونده برسه
....................................
+: صب کن این و ننوشتم... خیله خب
این از ۳ مقاله از تحقیقاتم فقط امشب که (ساعت 2 شبه ) اگه بتونم برم بار ترتیبشو بدم .... ای وای حواسم به ساعت نبود .... مهم نیس فردا شب میرم
هرشب مردیکه هول توی بار جنسی .. اَه آدم کثافت ...
.................................
دخترک تا طلوع خورشید مشغول کار کردن بود و ول کن نبود
از خستگی که داشت همون جا به خواب رفت ...،!!
....................................
لایک ؟!
کامت؟!
۲.۸k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.