فیک مافیای من (پارت۲)
فیک مافیای من (پارت۲)
*ویو کوک*
منتظرش بودم برای اولین بار بود میخواستم ببینمش یهو ی دختر با ی لباس مشکی بلند موهای بلند از پله ها پایین اومد واو انگار وقتی دیدمش قند تو دلم آب شد نه نه ب خودت بیا جئون
ات: سلام (سرد)
جئون: سلام خانم ات
*ویو ات*
از پله ها اومدم پایین ی پسر با موهای مشکی قد بلند وایساده بود اون واقعا ی پسر جذاب بود ولی هنوزم هیچ حس خاصی بهش نداشتم سرد سلام کردم و روی مبل نشستم جئون دقیقا سمت راست من نشسته بود بوی عطر تندش ب مشامم میرسید کوک داشت با پدرم راجب من صحبت میکرد ولی من فقط ب ی جا زل زده بودم و هیچ ری اکشنی نشون نمیدادم ک یهو صدای پدرمو شنیدم ک منو صدا کرد
برگشتم و جواب دادم : بله
پ ات: دخترم بهتره با جناب جئون ی صحبت کوتاهی داشته باشی برین داخل اتاقت
گفتم: عوم.. چشم(سرد)
خواستم بلند شم ک یهو دست اون پسر جذاب ب سمتم دراز شد
دستمو داخل دست گرمش گذاشتم و از جام بلند شدم
رفتیم داخل اتاق...
آی دستم شکست😂
منتظر پارت بعد پاشید مونز🤍
*ویو کوک*
منتظرش بودم برای اولین بار بود میخواستم ببینمش یهو ی دختر با ی لباس مشکی بلند موهای بلند از پله ها پایین اومد واو انگار وقتی دیدمش قند تو دلم آب شد نه نه ب خودت بیا جئون
ات: سلام (سرد)
جئون: سلام خانم ات
*ویو ات*
از پله ها اومدم پایین ی پسر با موهای مشکی قد بلند وایساده بود اون واقعا ی پسر جذاب بود ولی هنوزم هیچ حس خاصی بهش نداشتم سرد سلام کردم و روی مبل نشستم جئون دقیقا سمت راست من نشسته بود بوی عطر تندش ب مشامم میرسید کوک داشت با پدرم راجب من صحبت میکرد ولی من فقط ب ی جا زل زده بودم و هیچ ری اکشنی نشون نمیدادم ک یهو صدای پدرمو شنیدم ک منو صدا کرد
برگشتم و جواب دادم : بله
پ ات: دخترم بهتره با جناب جئون ی صحبت کوتاهی داشته باشی برین داخل اتاقت
گفتم: عوم.. چشم(سرد)
خواستم بلند شم ک یهو دست اون پسر جذاب ب سمتم دراز شد
دستمو داخل دست گرمش گذاشتم و از جام بلند شدم
رفتیم داخل اتاق...
آی دستم شکست😂
منتظر پارت بعد پاشید مونز🤍
۶.۱k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.