p2
یونگ' هوان" یونگی♡ کوک☆ خانم کانگ&
'ده سال از روزی که من و هوان به اینجا اومدیم میگذره و هنوز کسی دنبالمون نیومده
"امروز خانم کانگ بهم گفت که قراره بیان دنبالمون که از اینجا بریم و بهم گفت که به یونجی چیزی نگم چون اشوب به پا میکنه
'ساعت نزدیک یک ظهر بود که خانم کانگ به همه ی بچه ها گفت صف بشیم همیشه وقتی قرار بود یکی رو به سرپرستی بگیرن از این بند و بساتا داشتیم جالب بود که هیچوقت هم کسی ما رو نمیبرد ولی امروز فرق داشت همش توی فکر این بودم که امروز همون روزه هوان یه جور عجیبی بود و داشت وسایل مهمش رو جمع و جور میکرد
♡داشتیم میرفتیم که اون دوتا خواهر رو از پرورشگاه بیاریم ساعت تقریبا یک ظهر بود راه افتادیم و پنج دقیقه بعد رسیدیم رفتیم سمت در خانم کانگ دم در بود وقتی رسیدیم کنارش بهمون گفت اون دوتا دختر که لباس بنفش پوشیدن و موهاشون پسرونه س همون دونفری هستن که ما دنبالشونیم (لباس رو میزارم)
☆رفتیم توی پرورشگاه و طبق گفته خانم کانگ رفتیم سمت دوتا دختر با لباس بنفش و موی پسرونه فکر کردم خیلی تغییر کرده باشن ولی تنها تفاوتی که از سه چهار سالگی تا الان داشتن قد و هیکل بود وای که چقدر اون بزرگه دارک و اون فسقلیه کیوت بود با اینکه خواهرن اصلا شبیه هم نیستن.....
'ده سال از روزی که من و هوان به اینجا اومدیم میگذره و هنوز کسی دنبالمون نیومده
"امروز خانم کانگ بهم گفت که قراره بیان دنبالمون که از اینجا بریم و بهم گفت که به یونجی چیزی نگم چون اشوب به پا میکنه
'ساعت نزدیک یک ظهر بود که خانم کانگ به همه ی بچه ها گفت صف بشیم همیشه وقتی قرار بود یکی رو به سرپرستی بگیرن از این بند و بساتا داشتیم جالب بود که هیچوقت هم کسی ما رو نمیبرد ولی امروز فرق داشت همش توی فکر این بودم که امروز همون روزه هوان یه جور عجیبی بود و داشت وسایل مهمش رو جمع و جور میکرد
♡داشتیم میرفتیم که اون دوتا خواهر رو از پرورشگاه بیاریم ساعت تقریبا یک ظهر بود راه افتادیم و پنج دقیقه بعد رسیدیم رفتیم سمت در خانم کانگ دم در بود وقتی رسیدیم کنارش بهمون گفت اون دوتا دختر که لباس بنفش پوشیدن و موهاشون پسرونه س همون دونفری هستن که ما دنبالشونیم (لباس رو میزارم)
☆رفتیم توی پرورشگاه و طبق گفته خانم کانگ رفتیم سمت دوتا دختر با لباس بنفش و موی پسرونه فکر کردم خیلی تغییر کرده باشن ولی تنها تفاوتی که از سه چهار سالگی تا الان داشتن قد و هیکل بود وای که چقدر اون بزرگه دارک و اون فسقلیه کیوت بود با اینکه خواهرن اصلا شبیه هم نیستن.....
۶۳۲
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.