فیک همسر کوک P28
روزی: اووو ددی 1روزشه
کوک: و ددی1روزه اجرا داره
روزی: امروز میری برای تمرین؟
کوک: نه امشب اجرا دارم
«روزی غذا درست کرد بعد ساعت5عصر»
کوک: روزی میای بریم کنسرتش
«ادمین: کرم دارم میخوام دوباره دعواشون بندازم ولی ایده ندارم😂😂🤦🏻♀️»
روزی: آره
«بنده گشاد هستم آقا رفتن آماده شدن و رفتن کنسرت آهنگ..... بود بعد اجرا تمام شد»
کوک: روزی اجرا تمام شد بریم بار
روزی: آره
رفتن بار و دوتا الکل۶٠ درصدی سفارش دادن و کوک خورد یکم بعد که روزی خواست بخوره دید یه دختره هی خودشو میمالونه به کوک که انگار کوک هم خوشش اومده
روزی: کوک بیا بریم«سرد»
کوک: اوفف تازه داشت خوش میگذشت«مست»
که روزی پوکر فیس نگاه کوک کرد
کوک: اووف بریم«مست»
دختره: میری ددی«لوس»
روزی: هرزه درست صحبت کن
«بحث شد که روزی موهای دختره رو گرفت»
روزی: یه بار دیگه ببینمت جرت میدم
که دختره یه جوری زد تو گوش روزی که لثه اش خون اومد
کوک: روزی ول کن
بلاخره ول کردن و رفت داخل ماشین و رسیدن خونه و هنوز لثه روزی داشت خون میومد و رسیدن خونه
کوک: روزیییی
روزی: ولم کن عوضی
کوک: میخوام روزی
روزی: برو از دختره بخواه
و رفت داخل حمام و درو قفل کردو وان رو پر کرد و شیر رو باز کرد«بچه ها منظورم همون چیزه که بالا سرمون هستش و باهاش حمام میکنیم» و نشسته بود و بی صدا گریه میکرد یکم بعد هم اومد بیرون کوک خواب بود پس لباساشو عوض کرد و حوله برداشت و یه پتو برداشت و رفت روی کاناپه دراز کشید و یه فیلم گذاشت و خوابش برد و تلوزیون رو خاموش کرد
روزی: آشغال... البته مست بود ولش کن اگه عذر خواهی کرد یکم اذیتش میکنم بعد میبخشمش
کوک: و ددی1روزه اجرا داره
روزی: امروز میری برای تمرین؟
کوک: نه امشب اجرا دارم
«روزی غذا درست کرد بعد ساعت5عصر»
کوک: روزی میای بریم کنسرتش
«ادمین: کرم دارم میخوام دوباره دعواشون بندازم ولی ایده ندارم😂😂🤦🏻♀️»
روزی: آره
«بنده گشاد هستم آقا رفتن آماده شدن و رفتن کنسرت آهنگ..... بود بعد اجرا تمام شد»
کوک: روزی اجرا تمام شد بریم بار
روزی: آره
رفتن بار و دوتا الکل۶٠ درصدی سفارش دادن و کوک خورد یکم بعد که روزی خواست بخوره دید یه دختره هی خودشو میمالونه به کوک که انگار کوک هم خوشش اومده
روزی: کوک بیا بریم«سرد»
کوک: اوفف تازه داشت خوش میگذشت«مست»
که روزی پوکر فیس نگاه کوک کرد
کوک: اووف بریم«مست»
دختره: میری ددی«لوس»
روزی: هرزه درست صحبت کن
«بحث شد که روزی موهای دختره رو گرفت»
روزی: یه بار دیگه ببینمت جرت میدم
که دختره یه جوری زد تو گوش روزی که لثه اش خون اومد
کوک: روزی ول کن
بلاخره ول کردن و رفت داخل ماشین و رسیدن خونه و هنوز لثه روزی داشت خون میومد و رسیدن خونه
کوک: روزیییی
روزی: ولم کن عوضی
کوک: میخوام روزی
روزی: برو از دختره بخواه
و رفت داخل حمام و درو قفل کردو وان رو پر کرد و شیر رو باز کرد«بچه ها منظورم همون چیزه که بالا سرمون هستش و باهاش حمام میکنیم» و نشسته بود و بی صدا گریه میکرد یکم بعد هم اومد بیرون کوک خواب بود پس لباساشو عوض کرد و حوله برداشت و یه پتو برداشت و رفت روی کاناپه دراز کشید و یه فیلم گذاشت و خوابش برد و تلوزیون رو خاموش کرد
روزی: آشغال... البته مست بود ولش کن اگه عذر خواهی کرد یکم اذیتش میکنم بعد میبخشمش
۶.۲k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.