سومیه کارام p¹
سومیه کارام p¹
جئون-
قلوب کمی از مشروبی که در دست قرار داشت گرفت
باز هم معامله های تکراری در یک بار تکراری
صندلی سیاه رنگ را کمی عقب داد و روی صندلی نشست که چشمش به دختری زیبا افتاد و به بادیگارد کناریش اشاره کرد
" چن وقته استراحت نکردم اینو بعنوان زیر خواب برام بیارید خستگیم دربره"
دوست دارین ادامه بدم؟'
↓
→ ¹⁹ like
→ ¹⁰ comment
↑
جئون-
قلوب کمی از مشروبی که در دست قرار داشت گرفت
باز هم معامله های تکراری در یک بار تکراری
صندلی سیاه رنگ را کمی عقب داد و روی صندلی نشست که چشمش به دختری زیبا افتاد و به بادیگارد کناریش اشاره کرد
" چن وقته استراحت نکردم اینو بعنوان زیر خواب برام بیارید خستگیم دربره"
دوست دارین ادامه بدم؟'
↓
→ ¹⁹ like
→ ¹⁰ comment
↑
۸.۰k
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.