شـآ★پرك ٯلـبم
شـآ★پرك ٯلـبم
ℳ𝒪𝒯ℋ ℳ𝒴 ℋℰ𝒜ℛ𝒯
پــآرت:𝟐𝟒
حالا که پسر دخترکش را تنها گذاشته بود،از این بابت خیالش راحت بود که جایش در امان است،اما کاملا اشتباه میکرد
روزی که دختر روی پل درون باغش نامه پسر رامیخواند،چند از گرگینه به آن دختر حمله کردند و اورا با خود بردند
+لطفا کمکم کنید...
+جونگکوکاااا
؟: اینجا هیچکس صداتو نمیشنوه
+ازم چی میخواین؟
؟:اون کتاب کجاست؟
+کتاب؟
"راوی"
اون کتاب،
کتابی افسانه ای که درونش راجب چهار سرزمین و جنگلی جادویی در مکانی متروک و قدیمی نوشته شده است
پنج سرزمین شامل "سرزمین پری ها"،" سرزمین خونآشام ها"،"سرزمین گرگینه ها" و "سرزمین گابلین ها"
این چهار سرزمین به هم چسبیده اند و وسطشان جنگلی متروک و قدیمی قرار دارد
داستان های ترسناکی از این جنگل وجود دارد
اما کتاب،در آن کتاب همه چیز راجع به جنگل و چهار سرزمین افسانه ای نوشته شده
جنگل،جنگل مکانیست جادویی که زمانی مردمی به نام "انسان ها" آنجا زندگی میکردند
الهه های پنج عنصر آب،آتش،باد،یخ و خاک آن جنگل را کنترل می کردند
اما بعد از جنگ دور آن جنگل را مِهـی غلیظ و جادویی گرفت و دیگر هیچکس نتوانست از آنجا خارج شود و هیچکس نتوانست به آنجا برود
فقط فردی خاص که هر صد سال یکبار به دنیا می آید،میتواند آن را باز کند
و آن فرد،دخترک قصه ما «هایری» است
سه سرزمین همسایه، ملکه سرزمین پری ها را به عنوان کلید آن جنگل میدیدند
هرکسی این را میدانست،بجز خود ملکه.
+من نمیدونم راجب چی دارید حرف میزنید!
؟:خودتو به اون راه نزن،همه میدونن تو کلید باز کردن اون جنگلی
+لطفا ولم کنید...
؟:باهامون بیا!
+....
گرگینه ها دختر را به جزیره ای که جنگل درونش قرار داشت بردند
+اینجا دیگه کجاست؟
؟: جایی که فقط تو میتونی بازش کنی!
+م...منظورت چیه؟
؟: میفهمی
با استفاده از قدرت دختر جنگل رو باز کردن
دخترو همونجا ول کردن و رفتن تو جنگل
درحالی که نمیدونستن بعد از ۲۴ ساعت این جنگل تا ۱٠٠ سال بعد بسته میشه
ℳ𝒪𝒯ℋ ℳ𝒴 ℋℰ𝒜ℛ𝒯
پــآرت:𝟐𝟒
حالا که پسر دخترکش را تنها گذاشته بود،از این بابت خیالش راحت بود که جایش در امان است،اما کاملا اشتباه میکرد
روزی که دختر روی پل درون باغش نامه پسر رامیخواند،چند از گرگینه به آن دختر حمله کردند و اورا با خود بردند
+لطفا کمکم کنید...
+جونگکوکاااا
؟: اینجا هیچکس صداتو نمیشنوه
+ازم چی میخواین؟
؟:اون کتاب کجاست؟
+کتاب؟
"راوی"
اون کتاب،
کتابی افسانه ای که درونش راجب چهار سرزمین و جنگلی جادویی در مکانی متروک و قدیمی نوشته شده است
پنج سرزمین شامل "سرزمین پری ها"،" سرزمین خونآشام ها"،"سرزمین گرگینه ها" و "سرزمین گابلین ها"
این چهار سرزمین به هم چسبیده اند و وسطشان جنگلی متروک و قدیمی قرار دارد
داستان های ترسناکی از این جنگل وجود دارد
اما کتاب،در آن کتاب همه چیز راجع به جنگل و چهار سرزمین افسانه ای نوشته شده
جنگل،جنگل مکانیست جادویی که زمانی مردمی به نام "انسان ها" آنجا زندگی میکردند
الهه های پنج عنصر آب،آتش،باد،یخ و خاک آن جنگل را کنترل می کردند
اما بعد از جنگ دور آن جنگل را مِهـی غلیظ و جادویی گرفت و دیگر هیچکس نتوانست از آنجا خارج شود و هیچکس نتوانست به آنجا برود
فقط فردی خاص که هر صد سال یکبار به دنیا می آید،میتواند آن را باز کند
و آن فرد،دخترک قصه ما «هایری» است
سه سرزمین همسایه، ملکه سرزمین پری ها را به عنوان کلید آن جنگل میدیدند
هرکسی این را میدانست،بجز خود ملکه.
+من نمیدونم راجب چی دارید حرف میزنید!
؟:خودتو به اون راه نزن،همه میدونن تو کلید باز کردن اون جنگلی
+لطفا ولم کنید...
؟:باهامون بیا!
+....
گرگینه ها دختر را به جزیره ای که جنگل درونش قرار داشت بردند
+اینجا دیگه کجاست؟
؟: جایی که فقط تو میتونی بازش کنی!
+م...منظورت چیه؟
؟: میفهمی
با استفاده از قدرت دختر جنگل رو باز کردن
دخترو همونجا ول کردن و رفتن تو جنگل
درحالی که نمیدونستن بعد از ۲۴ ساعت این جنگل تا ۱٠٠ سال بعد بسته میشه
۳.۷k
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.