من زندم فقط چون نمی تونم بمیرم،و من چیزی ندارم که دلم بخو
من زندم فقط چون نمیتونم بمیرم،و من چیزی ندارم که دلم بخواد انجامش بدم،،درد و تنهایی وجودم رو فرا گرفته اطرافیانم بهم میگن به خودم بیام و خشم و احساساتم رو ابراز کنم ولی من جز خودم کسی رو ندارم پس چه اهمیتی داره که خشمم رو ابراز کنم؛ از اینکه هر روز چشمهام رو باز میکنم و میبینم دارم نفس میکشم میترسم
۱.۵k
۱۳ اسفند ۱۴۰۲