داشتم همه ی دخترا رو یکی یکی بررسی میکردم همچنین محوطه رو
_ داشتم همه ی دخترا رو یکی یکی بررسی میکردم همچنین محوطه رو. چشمم به یه دختری خورد خواستم باهاش آشنا بشم و حداقل یکمی هم شده اطلاعات جمع آوری کنم
_سلام دختر اسمت چیه؟
~هاا چی اسم م.. من هه جینه (با گریه)
_هه جین چه اتفاقی واست افتاده چرا گریه میکنی؟
هه جین گریش شدید شد و گف
~ من حتی خودمم نمیدونم. نمیدونم اصلا کجا میریم. من فقط داشتم زندگی عادی خودم رو میکردم و توی یه بار کار میکردم که وسطای بار و پایکوبی برقا قط شد و مردای هیکلی و گنده وارد بار شدن و هرچی دختر بود و جمع کردن و سوار ماشناشون کردن من فقط میخوام برگردم به خونمم (گریه)
_اها پس که اینطور (جدی)
که یهو این وسط جی پی اسم روشن شد و بوق زد
_ واییی خاموششش شووو اوه کجا گذاشتمششش؟
بعد چن ثانیه خاموش شد که نشون میداد دارن از محوطه ی شهر خارج میشن.........
~وایسااا ببینم تو تو جاسوسیی آره جاسوسی. (تعجب)
بخاطر بردگیت گریه هم نمکنی جی پی اسم داری آره اگه بهشون بگم شاید شاید آزادم کردن
~ هی مرد بیا اااینجا (داد)
_نه نه نه دختره ی عوضی نه نه.....
@چیشدههه دختره هرزه چی مینالی؟؟
~ببین این دختر یه جاسوسه ج.جی پی اسم دارهه
که مرده بهش یه سیلی زد
@ساکتتت شوو
ات رو هم با خودش کشون کشون برد
ات تو دلش: دستم بهت برسه میکشمتتت دخترر
یهو یکی داد زد رسیدیمم به عمارت همه ی برده ها رو پیدا کنیدد (داد)
همه پیاده شدن و رفتن به یک انباری کوچک و تاریک و تنگ و درش رو بستن
& عمارت واقعا زیبایی بود ♡
همون مرده هم داش از موهام میکشید و میبردم به سمت عمارت
@ هنوز توی این اتاق کوچیک بمون بعدا رئیس تکلیفت رو روشن میکنه
و درو بست
_هه رئیس 😏
.
.
.
.
.
.
_ا
_سلام دختر اسمت چیه؟
~هاا چی اسم م.. من هه جینه (با گریه)
_هه جین چه اتفاقی واست افتاده چرا گریه میکنی؟
هه جین گریش شدید شد و گف
~ من حتی خودمم نمیدونم. نمیدونم اصلا کجا میریم. من فقط داشتم زندگی عادی خودم رو میکردم و توی یه بار کار میکردم که وسطای بار و پایکوبی برقا قط شد و مردای هیکلی و گنده وارد بار شدن و هرچی دختر بود و جمع کردن و سوار ماشناشون کردن من فقط میخوام برگردم به خونمم (گریه)
_اها پس که اینطور (جدی)
که یهو این وسط جی پی اسم روشن شد و بوق زد
_ واییی خاموششش شووو اوه کجا گذاشتمششش؟
بعد چن ثانیه خاموش شد که نشون میداد دارن از محوطه ی شهر خارج میشن.........
~وایسااا ببینم تو تو جاسوسیی آره جاسوسی. (تعجب)
بخاطر بردگیت گریه هم نمکنی جی پی اسم داری آره اگه بهشون بگم شاید شاید آزادم کردن
~ هی مرد بیا اااینجا (داد)
_نه نه نه دختره ی عوضی نه نه.....
@چیشدههه دختره هرزه چی مینالی؟؟
~ببین این دختر یه جاسوسه ج.جی پی اسم دارهه
که مرده بهش یه سیلی زد
@ساکتتت شوو
ات رو هم با خودش کشون کشون برد
ات تو دلش: دستم بهت برسه میکشمتتت دخترر
یهو یکی داد زد رسیدیمم به عمارت همه ی برده ها رو پیدا کنیدد (داد)
همه پیاده شدن و رفتن به یک انباری کوچک و تاریک و تنگ و درش رو بستن
& عمارت واقعا زیبایی بود ♡
همون مرده هم داش از موهام میکشید و میبردم به سمت عمارت
@ هنوز توی این اتاق کوچیک بمون بعدا رئیس تکلیفت رو روشن میکنه
و درو بست
_هه رئیس 😏
.
.
.
.
.
.
_ا
۲.۹k
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.