وقتی پسر عموت بود
۱ سال همینطوری گذشت و جنا هم به جیمین علاقه مند شده بود اما این علاقه مندی چطور بود
جیمین هر دفعه که جنا میومد به خونشون براش گیره سر با کادو میگرفت و این موضوع باعث شده بود که پدر جیمین بفهمه و بهش شک کنه
روزی که جنا به خونه ی جیمین اومده بود جیمین به جنا گفته بود که خیلی خیلی دوسش داره و وقتی که اینو گفته بود جنا پریده بود بغلش و بوسش کرده بود این کار و کرده بود که وقتی روسیه بود دیده بود همه مردم همدیگرو می بوسن و ۱ سال همینطوری بود و هر دفعه که همو می دیدن همدیگرو می بوسیدن اونم از لب با اینکه پچه بودن ولی کار های جوان ها رو می کردن
ولی یه دفعه چیشد چرا بابای جنا تصمیم گرفت جنا رو ببره به روسیه وقتی این خبر رو به همه گفتن و زمانی که جیمین فهمید از درون شکسته شد وقتی برای آخرین بار همو دیدن هر دو گریه کرده بودن و برای بار آخر همدیگه رو بوسیده بودن و جیمین به جنا یک گردنبند اهنروبایی قلب ست داد تا هر وقت اونو دید یاد جیمین بیوفته
زمان پرواز اونها به روسیه رسید اونها رفتن اون زمان بود که جیمین تصمیم گرفت به قدری موفق بشه که وقتی به خواستگاری جنا بره هیچ بهونه براش نیارن
جیمین هر دفعه که جنا میومد به خونشون براش گیره سر با کادو میگرفت و این موضوع باعث شده بود که پدر جیمین بفهمه و بهش شک کنه
روزی که جنا به خونه ی جیمین اومده بود جیمین به جنا گفته بود که خیلی خیلی دوسش داره و وقتی که اینو گفته بود جنا پریده بود بغلش و بوسش کرده بود این کار و کرده بود که وقتی روسیه بود دیده بود همه مردم همدیگرو می بوسن و ۱ سال همینطوری بود و هر دفعه که همو می دیدن همدیگرو می بوسیدن اونم از لب با اینکه پچه بودن ولی کار های جوان ها رو می کردن
ولی یه دفعه چیشد چرا بابای جنا تصمیم گرفت جنا رو ببره به روسیه وقتی این خبر رو به همه گفتن و زمانی که جیمین فهمید از درون شکسته شد وقتی برای آخرین بار همو دیدن هر دو گریه کرده بودن و برای بار آخر همدیگه رو بوسیده بودن و جیمین به جنا یک گردنبند اهنروبایی قلب ست داد تا هر وقت اونو دید یاد جیمین بیوفته
زمان پرواز اونها به روسیه رسید اونها رفتن اون زمان بود که جیمین تصمیم گرفت به قدری موفق بشه که وقتی به خواستگاری جنا بره هیچ بهونه براش نیارن
۱.۷k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.