پارت 6
پارت 6
مافیا های بی چهره
ویو یونگی
بلخره بعد 2سال برادرم رو دیدم دلم براش تنگ شده بود که یهو کوک امد داخل
کوک: یونگیاااااااااااا که ساکت شد ( وقتی جین رو دید)
یونگی: چیه کوک چی شده
کوک: عام عام عام ( با ابروش اشاره دادکه یه چیزی درباره یه چیز دیگت هست)
یونگی: بیا بریم بیرون ببینم چی میخوای
کوک رفت بیرون رفتم پشت سرش دیدم داره منو میبره به اتاقش یعنی چی میخواد بگه که انقدر خصوصی رفتار میکنه هوووففف رفتم داخل اتاق کوک به حرف در امد
کوک: یونگی بت ما حمله شده از طرف جانگ ( فامیل اش جانگ هست)
یونگی: جانگ مگه نه باهاشون معامله کردیم چی شد الان
کوک: معامله چی یونگی اگه یادت باشه سر اینکه ماسک تو در نیاری معامله کردی که بزرگترین مافیا فرانسـه تو یک ماه بیاری
یونگی: خوب اره یادمه ولی یک ماه انقدر زود تموم شد و بعد من بزرگ ترین مافیا فرانـسه رو از کجا گیر بیارم اصلا نمیدونم کجاست
کوک: وای خدا پس ببینم لین جنگ تا کجا ادامه پیدا میکنه
یونگی: تو تحقیق نکردی ببینی که این مافیا هه کجاست
کوک: نه
یونگی: الان چیکار کنیم اصلا مافیا زنده یا مرده
کوک: نمیدونم اگه دونستی بیا بع من بگو ناسلامتی تو مافیایی
یونگی: تو هم منشی مافیا هستی
کوک: باشه حالا من یه چیزی گفتم
یونگی: عافرین الان چیکار کنیم
کوک: خوب بیا بریم 10کیلو متری جزیره ججـو ببیینیـم این چه میگه یا اگه میخوای بیاد خونت
یونگی: بیاد عمارت بهتره چون حوصله ندارم
کوک: اوک پس بهش میگم
پرش زمانی شب ساعت 17.00
الان کم کم این وونهـو میاد پس باید منتظر بمونم هوفففف خیلی منتظر موندم سیگارم رو در اوردم و روشن کردم و شروع کردم کشیدنش که بعد چند مین کوک امد داخل که شروع کرد غر زدن
کوک: چند بار بگم سیگار برات خوب نیست با سیگار کشیدم به چی میرسی غیر از اینکه ریه تو نابود میکنی نکش داداش نکش
یونگی: همچنین درحال کشیدن
کوک؛ نگاه نگاه هنوز داره سیگار میکشه بندازش
یونگی: تمام شد از بس اینا رو گفتی حفظ کردم
کوک: هوووففف تو نمیشنویـی گوش ناشنوا داری
یونگی: وقتی میدونی چرا ادامه مـیدی
کوک: هووووففف خداوند صبر صبر
یونگی: کی میرسه
میخواست حرف بزنه کع زنگ در و زد و خدمتکار ها درو باز کرد و جانگ وونهـو امد داخل طبق معلوم به حرف در امد
وونهـو: خوب چه کردی من اینجا مافیایی نمیبینم
یونگی: مافیا در کار نیست
وونهـو: پس ماسکتو باید در بیارم
یونگی: اگه میتونی دربیار
وونهـو امد نزدیکم امد و میخواست ماسکمو در بیاره که...... .
مافیا های بی چهره
ویو یونگی
بلخره بعد 2سال برادرم رو دیدم دلم براش تنگ شده بود که یهو کوک امد داخل
کوک: یونگیاااااااااااا که ساکت شد ( وقتی جین رو دید)
یونگی: چیه کوک چی شده
کوک: عام عام عام ( با ابروش اشاره دادکه یه چیزی درباره یه چیز دیگت هست)
یونگی: بیا بریم بیرون ببینم چی میخوای
کوک رفت بیرون رفتم پشت سرش دیدم داره منو میبره به اتاقش یعنی چی میخواد بگه که انقدر خصوصی رفتار میکنه هوووففف رفتم داخل اتاق کوک به حرف در امد
کوک: یونگی بت ما حمله شده از طرف جانگ ( فامیل اش جانگ هست)
یونگی: جانگ مگه نه باهاشون معامله کردیم چی شد الان
کوک: معامله چی یونگی اگه یادت باشه سر اینکه ماسک تو در نیاری معامله کردی که بزرگترین مافیا فرانسـه تو یک ماه بیاری
یونگی: خوب اره یادمه ولی یک ماه انقدر زود تموم شد و بعد من بزرگ ترین مافیا فرانـسه رو از کجا گیر بیارم اصلا نمیدونم کجاست
کوک: وای خدا پس ببینم لین جنگ تا کجا ادامه پیدا میکنه
یونگی: تو تحقیق نکردی ببینی که این مافیا هه کجاست
کوک: نه
یونگی: الان چیکار کنیم اصلا مافیا زنده یا مرده
کوک: نمیدونم اگه دونستی بیا بع من بگو ناسلامتی تو مافیایی
یونگی: تو هم منشی مافیا هستی
کوک: باشه حالا من یه چیزی گفتم
یونگی: عافرین الان چیکار کنیم
کوک: خوب بیا بریم 10کیلو متری جزیره ججـو ببیینیـم این چه میگه یا اگه میخوای بیاد خونت
یونگی: بیاد عمارت بهتره چون حوصله ندارم
کوک: اوک پس بهش میگم
پرش زمانی شب ساعت 17.00
الان کم کم این وونهـو میاد پس باید منتظر بمونم هوفففف خیلی منتظر موندم سیگارم رو در اوردم و روشن کردم و شروع کردم کشیدنش که بعد چند مین کوک امد داخل که شروع کرد غر زدن
کوک: چند بار بگم سیگار برات خوب نیست با سیگار کشیدم به چی میرسی غیر از اینکه ریه تو نابود میکنی نکش داداش نکش
یونگی: همچنین درحال کشیدن
کوک؛ نگاه نگاه هنوز داره سیگار میکشه بندازش
یونگی: تمام شد از بس اینا رو گفتی حفظ کردم
کوک: هوووففف تو نمیشنویـی گوش ناشنوا داری
یونگی: وقتی میدونی چرا ادامه مـیدی
کوک: هووووففف خداوند صبر صبر
یونگی: کی میرسه
میخواست حرف بزنه کع زنگ در و زد و خدمتکار ها درو باز کرد و جانگ وونهـو امد داخل طبق معلوم به حرف در امد
وونهـو: خوب چه کردی من اینجا مافیایی نمیبینم
یونگی: مافیا در کار نیست
وونهـو: پس ماسکتو باید در بیارم
یونگی: اگه میتونی دربیار
وونهـو امد نزدیکم امد و میخواست ماسکمو در بیاره که...... .
۵.۲k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.