ددی و ارباب »

ددی و ارباب »
پارت ۹
.

ویو ات
ته من رو بلند کرد و رفتیم سمت اتاق
در رو باز کرد و. من رو پرت کرد روی تخت و روم خیمه زد دستش رو از زیر لباسم رد کرد همین طور که داشت با سی*نه هام بازی میکرد بهم گفت
_ ات می‌دونستی خیلی خوبی
و منم آمدم جو رو خراب کنم پس گفتم
+ارع ( خنده )
_ ب خاطر این کارت تاوان پس میدی ات
+ ته ته تو رو خدا
قول بده درد نداشته باشه
_ من نمیتونم قول بدم
+ ته !
_اوم
+ من من پریود شدم
_ چیییییییی
+ دارم میگم پریود شدم
_ نهههههه
+ ارهههههه
_ ات قول میدم درد نداشته باشه
+ ته چی میگی من پریود شدم !.
_ ات واقعا نمیتونی
+ نه
_ خ.ب پس امشب از جونت می‌گذرم ولی شب باید لخت کنار من بخوابی
+ ته میگم پریود شدم باید ی چیزی پام باشه
_ حالا شرت رو اجازه میدم ولی بدون سوتین
+ اوک
حالا بزار من برم نوار بزارم الان همه چیز زیره خون میشه
_ فق ی چیزی کی تموم میشی
+ ۶ روزه دیگه
_ اوک
.
بعد من رفتم کارام رو انجام دادم و آمدم کنارش خوابیدم
_ ات برگرد
+. .. برگشت
_ ات اجازه دارم ( داره ب لباش نگا می‌کنه )
+ ... سر تکون میده ب نشانه ی تعید
ویو می
ته لب هایش رو گذاشت روی لب های ات و ی بوسه بسیار با آرامش بوسه ای ک کل زندگی این رو عاشق رو می‌ساخت ته با تمام محبت وجودش لب های ات رو مک میزد ات هم با کمال میل با ته هم کاری میکرد
( اصلا شاعرانه )
아버지의 물
و اون شب رو با آرامش کنار هم خوابیدن
تامام
نگا من چ خوبم 🤣🤣🤣🔪🤌🤌😌