‹Best Choice
‹Best Choice
‹part_¹›
ات ویو
بازم با صدا زدن ها پدرم بلند شدم...(سلام پارک ات هستم ۲۵ سالمه زندگی معمولی دارم با پدرم زندگی میکنم ..پدرم مهربونه اما بعضی وقتا عصبانی میشه...ولی بازم دوستش دارم...و توی یک شرکت کارم میکنم که رئیس اونجا آقای جئون..میتونم تو ۳ کلمه توصیفش کنم...سرد...خشن...سخت کوش.. )سری بلند شدم و رفتم دستشویی کار های لازم و کردم و اومدم بیرون لباس مناسب برای کارم را از داخل کمد در آوردم و پوشیدم یه میکاپ کوچیکی کردم و از اتاق زدم بیرون رفتم پایین
ات:پدر من و صدا زدی
ب.ا:چه وقت بیدار شدن ها(آخرش با داد)
همینطور که سرم پایین بود گفتم
ات:ببخشید ...
ب.ا :برو سر کار دیرت شده
ات:مگه ساعت چنده
ب.ا:ساعت ۱۱
سرم و بالا آوردم ..با تعجبی که تو چشمام بود داد زدم
ات:نهههه...جئون من و میکشههه(داد)
سری دویدم و سوار ماشین شدم ..گاز دادم اگر تا ۱۰ دیگه نرسم شرکت اون جئون کله من و میکنم
ب.ا:اییشش..دختر دیوونهه
پام روی پدال بود که یهو ایست کردم رسیدم سری پیاده شدم و داخل شرکت رفتم و به سمت اتاق آقای جئون رفتم ..در زدم
جونگکوک:بیا
ات:سلام آقای جئون ببخشید دیر اومدم
جونگکوک: خانم پارک میدونید بار چندمه تون هست(داد)
ات:ببخشید دیگه تکرار نمیشه
جونگکوک:باید تا ساعت ۱۲ شب کار کنید
ات:چییی(داد)
جونگکوک:حرف نباشه از کارا عقب موندم ..برنامه کاریم و بیار
ات:اما....
جونگکوک:چیزی نشوم برو
با ناراحتی اومدم بیرون...من نمیتونم تا ۱۲ کار کنم خسته میشم(خانم تنبل)
جونگکوک ویو
صبح از خواب پاشدم ساعت ۸ بود...بلند شدم رفتم دستشویی اومدم...موهام و مرتب کردم و کت و شلوار پوشیدم عطر تلخم و زدم و رفتم پایین صبحانه بخورم ...(سلام من جئون جونگکوک هستم ۲۷ سالمه...پولدارم و یک شرکت دارم .....کار برام خیلییی مهمه ...دیر اومدن کارمندا هم همینطور اول کاری بهشون گفتم ... ولی یکی از اونا یعنی منشی خودم پارک ات خیلی دیر میاد اوایل زود میومد اما الان دو روزه دیر میاد....خب بگذریم)صبحونه تمام و یه خدمتکار گفتم جمعش کنه خودم هم کلید ماشینم و برداشتم و زدم بیرون سوار شدم و رفتم سمت شرکت...از خونم تا شرکت حدود ۳۰ راه بود ...
رسیدم ماشین و پارک کردم و پیاده شدم رفتم داخل همه تعظیم کردن به خانم لی که منشی شرکته گفتم
جونگکوک:خانم پارک و بگو برنامه کاریم و بیاره
خانم لی:آقای جئون راستش.....
خب فیک جدید
قول میدم این و پاک نکنننن😂
#فیک
#جونگکوک
#بی_تی_اس
‹part_¹›
ات ویو
بازم با صدا زدن ها پدرم بلند شدم...(سلام پارک ات هستم ۲۵ سالمه زندگی معمولی دارم با پدرم زندگی میکنم ..پدرم مهربونه اما بعضی وقتا عصبانی میشه...ولی بازم دوستش دارم...و توی یک شرکت کارم میکنم که رئیس اونجا آقای جئون..میتونم تو ۳ کلمه توصیفش کنم...سرد...خشن...سخت کوش.. )سری بلند شدم و رفتم دستشویی کار های لازم و کردم و اومدم بیرون لباس مناسب برای کارم را از داخل کمد در آوردم و پوشیدم یه میکاپ کوچیکی کردم و از اتاق زدم بیرون رفتم پایین
ات:پدر من و صدا زدی
ب.ا:چه وقت بیدار شدن ها(آخرش با داد)
همینطور که سرم پایین بود گفتم
ات:ببخشید ...
ب.ا :برو سر کار دیرت شده
ات:مگه ساعت چنده
ب.ا:ساعت ۱۱
سرم و بالا آوردم ..با تعجبی که تو چشمام بود داد زدم
ات:نهههه...جئون من و میکشههه(داد)
سری دویدم و سوار ماشین شدم ..گاز دادم اگر تا ۱۰ دیگه نرسم شرکت اون جئون کله من و میکنم
ب.ا:اییشش..دختر دیوونهه
پام روی پدال بود که یهو ایست کردم رسیدم سری پیاده شدم و داخل شرکت رفتم و به سمت اتاق آقای جئون رفتم ..در زدم
جونگکوک:بیا
ات:سلام آقای جئون ببخشید دیر اومدم
جونگکوک: خانم پارک میدونید بار چندمه تون هست(داد)
ات:ببخشید دیگه تکرار نمیشه
جونگکوک:باید تا ساعت ۱۲ شب کار کنید
ات:چییی(داد)
جونگکوک:حرف نباشه از کارا عقب موندم ..برنامه کاریم و بیار
ات:اما....
جونگکوک:چیزی نشوم برو
با ناراحتی اومدم بیرون...من نمیتونم تا ۱۲ کار کنم خسته میشم(خانم تنبل)
جونگکوک ویو
صبح از خواب پاشدم ساعت ۸ بود...بلند شدم رفتم دستشویی اومدم...موهام و مرتب کردم و کت و شلوار پوشیدم عطر تلخم و زدم و رفتم پایین صبحانه بخورم ...(سلام من جئون جونگکوک هستم ۲۷ سالمه...پولدارم و یک شرکت دارم .....کار برام خیلییی مهمه ...دیر اومدن کارمندا هم همینطور اول کاری بهشون گفتم ... ولی یکی از اونا یعنی منشی خودم پارک ات خیلی دیر میاد اوایل زود میومد اما الان دو روزه دیر میاد....خب بگذریم)صبحونه تمام و یه خدمتکار گفتم جمعش کنه خودم هم کلید ماشینم و برداشتم و زدم بیرون سوار شدم و رفتم سمت شرکت...از خونم تا شرکت حدود ۳۰ راه بود ...
رسیدم ماشین و پارک کردم و پیاده شدم رفتم داخل همه تعظیم کردن به خانم لی که منشی شرکته گفتم
جونگکوک:خانم پارک و بگو برنامه کاریم و بیاره
خانم لی:آقای جئون راستش.....
خب فیک جدید
قول میدم این و پاک نکنننن😂
#فیک
#جونگکوک
#بی_تی_اس
۸.۵k
۰۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.