Part 18
Part 18
ا.ت ویو:
رفتیم سمت ماشین و در رو برای کیم باز کردم وسوار شدم منم رفتم جلو
ته:برنامه ی بعدی چیه؟
ا.ت:با یکی از شرکاتون قرار دارید
ته:خوبه
ا.ت:حرکت کن
و حرکت کردیم و رسیدیم به یه ویلای بزرگ پیاده شدم و در رو برای کیم باز کردم از این کار به شدت متنفر بودم کیم جلو رفت و منم پشت سرش رفتم جلوی در بودیم که در باز شد و کلی بادیگارد جلومون سبز شدن مارو به یه اتاقی راهنمایی کردن رسیدیم در باز شد که با یه مرد مسن شدیم مشکل اینجا بود که حس چندان خوبی بهش نداشتم که کیم شروع کرد به حرف زدن
ته:خب میبینم سره حالی آقای لی(پوزخند)
لی:تهیونگ میبینی که دیگه پیر شدم
چی؟ تهیونگ؟ چقدر اسمش اشناست کجا شنیدمش؟
ته:بهتره قرار داد رو بیاری
و اون پسره مرده یه نفر رو صدا زد که در باز شد و یه مرد با یه قرار داد توی دستش وارد اتاق شد و گذاشتش جلوی کیم
لی:امضاش کن
ته:حالا که فکر میکنم این قرارداد مشکل داره من منصرف شدم از امضا کردن این قرار داد
لی:چی؟ چرا؟ (عصبانی)
کیم نزدیکم شد و لبشو نزدیک گوشم کرد و گفت
ته:بهتره که بریم(بم)
واد فاک این چرا ااینجوری کرد؟
بلند شدم کیم جلوم بود میخواستم برم که اون پیره مرده دستمو گرفت
لی:...
ادامه دارد
بنظرتون لی به کیم چی گفت؟؟؟
شرط:
نداریم خوش باشد😎❤️
ا.ت ویو:
رفتیم سمت ماشین و در رو برای کیم باز کردم وسوار شدم منم رفتم جلو
ته:برنامه ی بعدی چیه؟
ا.ت:با یکی از شرکاتون قرار دارید
ته:خوبه
ا.ت:حرکت کن
و حرکت کردیم و رسیدیم به یه ویلای بزرگ پیاده شدم و در رو برای کیم باز کردم از این کار به شدت متنفر بودم کیم جلو رفت و منم پشت سرش رفتم جلوی در بودیم که در باز شد و کلی بادیگارد جلومون سبز شدن مارو به یه اتاقی راهنمایی کردن رسیدیم در باز شد که با یه مرد مسن شدیم مشکل اینجا بود که حس چندان خوبی بهش نداشتم که کیم شروع کرد به حرف زدن
ته:خب میبینم سره حالی آقای لی(پوزخند)
لی:تهیونگ میبینی که دیگه پیر شدم
چی؟ تهیونگ؟ چقدر اسمش اشناست کجا شنیدمش؟
ته:بهتره قرار داد رو بیاری
و اون پسره مرده یه نفر رو صدا زد که در باز شد و یه مرد با یه قرار داد توی دستش وارد اتاق شد و گذاشتش جلوی کیم
لی:امضاش کن
ته:حالا که فکر میکنم این قرارداد مشکل داره من منصرف شدم از امضا کردن این قرار داد
لی:چی؟ چرا؟ (عصبانی)
کیم نزدیکم شد و لبشو نزدیک گوشم کرد و گفت
ته:بهتره که بریم(بم)
واد فاک این چرا ااینجوری کرد؟
بلند شدم کیم جلوم بود میخواستم برم که اون پیره مرده دستمو گرفت
لی:...
ادامه دارد
بنظرتون لی به کیم چی گفت؟؟؟
شرط:
نداریم خوش باشد😎❤️
۴.۷k
۰۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.