مافیای من پارت ۱۷
پارت جدیده
از زبان نویسنده
ا.ت توی اتاق نشسته که صدای شکستن در میاد و فکر میکنه پدرش اومده ا.ت با دستاش به در ضربه میزنه تا باز بشه
+ پدر! پدر! لطفا درو باز کنید
* چند باری درخواست کمک میکنه که یهو در اتاق باز میشه و جونگکوک وارد میشه *
+ جونگکوککک
× ا.ت خوبی ؟
+ آره اینجا چیکار میکنی
× باید خیلی از حقیقت هارو بفهمی
* از زبان ا.ت *
جونگکوک دستش رو کرد داخل کیف کوله مشکی رنگش و چندتا عکس برداشت
× تو فکر میکنی مادرت خود به خود فوت کرد؟ نه پدرت اونو کشت مادرت رو کشت چون مادرت فهمیده بود پدرت چه آدم عوضیه بجز مادر تو کلی قتل های دیگه انجام داده حتی پدر مادر تهیونگ هم به دسته پدرت کشته شدن بخاطر همین تهیونگ باهاتون دشمنی داشت، پدرت میخواد تورو هم قربانی کنه بخاطر همین تهیونگ تورو دزدید چون نمیخواست بمیری
+ چی؟ داری چی میگی؟ ( با شوک )
× حقیقت رو گفتم
+ نه نه پدرم همچین آدمی نبود
× میخوای بهت ثابت کنم
+(سرش رو به معنای تایید تکون میده)
× پس صبر کن تا پدرت بیاد اونوقت میفهمی
خب خب اینم ازین پارت دلم نیومد ادامش ندم
شرایط برای پارت بعد ۱۵ لایک و کامنت
از زبان نویسنده
ا.ت توی اتاق نشسته که صدای شکستن در میاد و فکر میکنه پدرش اومده ا.ت با دستاش به در ضربه میزنه تا باز بشه
+ پدر! پدر! لطفا درو باز کنید
* چند باری درخواست کمک میکنه که یهو در اتاق باز میشه و جونگکوک وارد میشه *
+ جونگکوککک
× ا.ت خوبی ؟
+ آره اینجا چیکار میکنی
× باید خیلی از حقیقت هارو بفهمی
* از زبان ا.ت *
جونگکوک دستش رو کرد داخل کیف کوله مشکی رنگش و چندتا عکس برداشت
× تو فکر میکنی مادرت خود به خود فوت کرد؟ نه پدرت اونو کشت مادرت رو کشت چون مادرت فهمیده بود پدرت چه آدم عوضیه بجز مادر تو کلی قتل های دیگه انجام داده حتی پدر مادر تهیونگ هم به دسته پدرت کشته شدن بخاطر همین تهیونگ باهاتون دشمنی داشت، پدرت میخواد تورو هم قربانی کنه بخاطر همین تهیونگ تورو دزدید چون نمیخواست بمیری
+ چی؟ داری چی میگی؟ ( با شوک )
× حقیقت رو گفتم
+ نه نه پدرم همچین آدمی نبود
× میخوای بهت ثابت کنم
+(سرش رو به معنای تایید تکون میده)
× پس صبر کن تا پدرت بیاد اونوقت میفهمی
خب خب اینم ازین پارت دلم نیومد ادامش ندم
شرایط برای پارت بعد ۱۵ لایک و کامنت
۲.۶k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.