نام رمان = زندگی درد ناک
نام رمان = زندگی درد ناک
ژانر = احساسی
یک ماه بعد...
پارت ۲
ویو الورد
من توی این یک ماهی که ات کنارم بود بهش علاقه پیدا کردم و عاشقش شودم
چند باری خواستم بهش بگم اما نتونستم
پس تصمیم گرفتم که باهاش بیشتر تر صمیمی بشم تا بتونم بهش بگم...
ویو موقع ناهار
الورد : امممم جی هان مو
ات: بله
الورد : میای برای غروب بریم شهربازی
ات: اخ جووونن بریممم
الورد: باش ( به ات لبخند میزنه)
ویو ات برای غروب
خیلی ذوق دارممم بخاطر همین سریع لباسامو پوشیدم ی آرایش کوچیکم کردم
و رفتم پیش الورد
( عکس لباس و آرایشی میزارم )
ویو الورد
امروز قرار با ات کلی خوش بگذرونیم پس ی لباس شیک پوشیدم و موهامو درست کردم ( عکس لباسشو میزارم)
تق تق
ات: الورد چی اگه اماده ای بیا بریم
الورد: الان میاممم
ات : باش بدووو
الورد: باشهههه
ویو الورد
وقتی آماده شودم و کاری نموند رفتم پیش ات تا باهم بریم
وقتی از در رفتیم بیرون ....
ژانر = احساسی
یک ماه بعد...
پارت ۲
ویو الورد
من توی این یک ماهی که ات کنارم بود بهش علاقه پیدا کردم و عاشقش شودم
چند باری خواستم بهش بگم اما نتونستم
پس تصمیم گرفتم که باهاش بیشتر تر صمیمی بشم تا بتونم بهش بگم...
ویو موقع ناهار
الورد : امممم جی هان مو
ات: بله
الورد : میای برای غروب بریم شهربازی
ات: اخ جووونن بریممم
الورد: باش ( به ات لبخند میزنه)
ویو ات برای غروب
خیلی ذوق دارممم بخاطر همین سریع لباسامو پوشیدم ی آرایش کوچیکم کردم
و رفتم پیش الورد
( عکس لباس و آرایشی میزارم )
ویو الورد
امروز قرار با ات کلی خوش بگذرونیم پس ی لباس شیک پوشیدم و موهامو درست کردم ( عکس لباسشو میزارم)
تق تق
ات: الورد چی اگه اماده ای بیا بریم
الورد: الان میاممم
ات : باش بدووو
الورد: باشهههه
ویو الورد
وقتی آماده شودم و کاری نموند رفتم پیش ات تا باهم بریم
وقتی از در رفتیم بیرون ....
۳.۸k
۰۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.