یورا. مامان(گریه)
یورا. مامان(گریه)
ا.ت. ها(گریه)
یورا. حالا هردومون مساوی شدیم مگه نه؟(گریه)
یه نگاهی به یورا کردم با خودم گفتم چقدر زود بزرگ شده سریع بقلش کردم
ا.ت. اره هردومون مساوی شدیم
یورا. دلم برای بابا تنگ شده
ا.ت. منم
یورا. مامان
ا.ت. ها
یورا. تو و بابا چطوری عاشق هم دیگه شدین؟
ا.ت. خبببب
پرش زمانی به اون موقعه
ا.ت ویو
داشتم با دوچرخم تمرین میکردم برای اینکه بدون کمکی باهاش راه برم که یهو از داخل یک دست انداز رد شدم و تعادلم رو از دست دادم و با مغز خوردم به دیوار و سیاهی....
وقتی بهوش اومدم یه پسره بالای سرم بود
جین. هعی با توهم حالت خوبه؟
ا.ت. ا..ار..اره
جین. اخش بلاخره بهوش اومدی
ا.ت. جنابالی؟
جین. ...برا چی میپرسی
ا.ت. که بدونم
جین. نمیخوام بهت بگم
ا.ت. نگو
جین. جای دستت درد نکنس؟
ا.ت. مگه چیکار کردی
جین. ولش کن الان کلت ضربه خورده ویندوزت بالا نمیاد
ا.ت. ایشش، درست صحبت کن با من
جین. نمیخوام
ا.ت. حداقل اسم کوچیکت رو بگو
جین. جین
ا.ت. منم ا.تم
جین. اها
ا.ت. برا چی نجاتم دادی
جین. میزاشتم میمردی؟
ا.ت. تو خیلی خوشگلی
جین.....توهم
ا.ت. دوستشیم؟
جین. اوکی
پرش زمانی به حال
ا.ت. خب این دوستی ادامه پیدا کرد و عاشق همدیگه شدیم
یورا. چه کیوت
ا.ت. اره(بغض)
و...
ا.ت. ها(گریه)
یورا. حالا هردومون مساوی شدیم مگه نه؟(گریه)
یه نگاهی به یورا کردم با خودم گفتم چقدر زود بزرگ شده سریع بقلش کردم
ا.ت. اره هردومون مساوی شدیم
یورا. دلم برای بابا تنگ شده
ا.ت. منم
یورا. مامان
ا.ت. ها
یورا. تو و بابا چطوری عاشق هم دیگه شدین؟
ا.ت. خبببب
پرش زمانی به اون موقعه
ا.ت ویو
داشتم با دوچرخم تمرین میکردم برای اینکه بدون کمکی باهاش راه برم که یهو از داخل یک دست انداز رد شدم و تعادلم رو از دست دادم و با مغز خوردم به دیوار و سیاهی....
وقتی بهوش اومدم یه پسره بالای سرم بود
جین. هعی با توهم حالت خوبه؟
ا.ت. ا..ار..اره
جین. اخش بلاخره بهوش اومدی
ا.ت. جنابالی؟
جین. ...برا چی میپرسی
ا.ت. که بدونم
جین. نمیخوام بهت بگم
ا.ت. نگو
جین. جای دستت درد نکنس؟
ا.ت. مگه چیکار کردی
جین. ولش کن الان کلت ضربه خورده ویندوزت بالا نمیاد
ا.ت. ایشش، درست صحبت کن با من
جین. نمیخوام
ا.ت. حداقل اسم کوچیکت رو بگو
جین. جین
ا.ت. منم ا.تم
جین. اها
ا.ت. برا چی نجاتم دادی
جین. میزاشتم میمردی؟
ا.ت. تو خیلی خوشگلی
جین.....توهم
ا.ت. دوستشیم؟
جین. اوکی
پرش زمانی به حال
ا.ت. خب این دوستی ادامه پیدا کرد و عاشق همدیگه شدیم
یورا. چه کیوت
ا.ت. اره(بغض)
و...
۳.۶k
۲۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.