فیک تنهاترینP10
پرش زمانی به چهار سال بعد🔥
لونا(خواهر ا.ت) ویو:
از بیرون اومدم خونه که هیچکی رو ندیدم
رفتم تو اتاقم لباسمو عوض کنم که یه صدایی رو شنیدم
فکر کردم که مامانه ولی وقتی رفتم پایین دیدم که یه زن با استایل و ماسک مشکی جلوم ایستاده بهش گفتم
علامت اون زنه: +
علامت لونا: /
/تو دیگه کدوم خری هستی؟
+همون خری که برگشته و میخواد انتقام بگیره
/تو کی هستی؟ زود از اینجا گمشو که تا پلیس زنگ نزدم
+هه بچه تو منو با پلیس میترسونی! فعلا که همه ی پلیس ها از من میترسن(پوزخند صدا دار)
/گمشو از اینجا
+(تفنگش رو به سمت لونا میگیره) هه کوچولو میخوای زودتر بمیری؟ الان دلم نمیاد تو رو بکشم
/تو نمیتونی منو بکشی(پوزخند)
+هه برا من کشتن یه هر*زه کوچولو مثل آب خوردن میمونه
/تو مگه نمیدونی بابای من کیه؟
+هر خری که هست ازش متنفرم
/تو حق نداری به بابای من توهین کنی
+(به بازوی لونا شلیک میکنه) میبینی که میتونم
/آخخخ
+(پوزخند)
/(به سمت اون زنه میره و ماسکش رو در میاره) ا.ت(با لکنت)
+آره من ا.ت هستم و برگشتم تا انتقام بگیرم از پدر و مادرت و حتی خودت(پوزخند)
/(بیهوش شد)
ا.ت ویو:
لونا رو بردم به عمارت خودم تا گروگان بگیرمش بهترین راه برای اینکه اونا رو به اینجا بکشونم همینه(منظورش پدر و مادرش)
پرش زمانی به چند ساعت بعد
ا.ت ویو:
لونا به هوش اومده بود و فقط جیغ میکشید اعصابم نکشید رفتم یه کتکی بهش زدم آروم شد
+ببین کوچولو من شاید الان باهات خوب رفتار میکنم ولی دیگه چند روز بعد با یه روی دیگه ای مواجه میشی(پوزخند)
/(گریه میکنه)
+فکر میکنی که همون ا.ت ی قبلیم که با گریه کردن خر بشه؟(پوزخند)
جیمین ویو:
منو ا.ت ازدواج کرده بودیم و دوتامون هم مافیا شده بودیم
فقط میخواستیم انتقام بگیریم
رفتم پیشش که دیدم داره با لونا حرف میزنه
__________________________________________________
ببخشید کم شد پارت 11 به زودی آپ میشه💖🍭
شرط نداریم
لونا(خواهر ا.ت) ویو:
از بیرون اومدم خونه که هیچکی رو ندیدم
رفتم تو اتاقم لباسمو عوض کنم که یه صدایی رو شنیدم
فکر کردم که مامانه ولی وقتی رفتم پایین دیدم که یه زن با استایل و ماسک مشکی جلوم ایستاده بهش گفتم
علامت اون زنه: +
علامت لونا: /
/تو دیگه کدوم خری هستی؟
+همون خری که برگشته و میخواد انتقام بگیره
/تو کی هستی؟ زود از اینجا گمشو که تا پلیس زنگ نزدم
+هه بچه تو منو با پلیس میترسونی! فعلا که همه ی پلیس ها از من میترسن(پوزخند صدا دار)
/گمشو از اینجا
+(تفنگش رو به سمت لونا میگیره) هه کوچولو میخوای زودتر بمیری؟ الان دلم نمیاد تو رو بکشم
/تو نمیتونی منو بکشی(پوزخند)
+هه برا من کشتن یه هر*زه کوچولو مثل آب خوردن میمونه
/تو مگه نمیدونی بابای من کیه؟
+هر خری که هست ازش متنفرم
/تو حق نداری به بابای من توهین کنی
+(به بازوی لونا شلیک میکنه) میبینی که میتونم
/آخخخ
+(پوزخند)
/(به سمت اون زنه میره و ماسکش رو در میاره) ا.ت(با لکنت)
+آره من ا.ت هستم و برگشتم تا انتقام بگیرم از پدر و مادرت و حتی خودت(پوزخند)
/(بیهوش شد)
ا.ت ویو:
لونا رو بردم به عمارت خودم تا گروگان بگیرمش بهترین راه برای اینکه اونا رو به اینجا بکشونم همینه(منظورش پدر و مادرش)
پرش زمانی به چند ساعت بعد
ا.ت ویو:
لونا به هوش اومده بود و فقط جیغ میکشید اعصابم نکشید رفتم یه کتکی بهش زدم آروم شد
+ببین کوچولو من شاید الان باهات خوب رفتار میکنم ولی دیگه چند روز بعد با یه روی دیگه ای مواجه میشی(پوزخند)
/(گریه میکنه)
+فکر میکنی که همون ا.ت ی قبلیم که با گریه کردن خر بشه؟(پوزخند)
جیمین ویو:
منو ا.ت ازدواج کرده بودیم و دوتامون هم مافیا شده بودیم
فقط میخواستیم انتقام بگیریم
رفتم پیشش که دیدم داره با لونا حرف میزنه
__________________________________________________
ببخشید کم شد پارت 11 به زودی آپ میشه💖🍭
شرط نداریم
۱.۵k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.