هرگز فراموشم نکن.پارت ۲
در راه دبیرستان*
هر دو با تمام توان میدویدند.دیگه نزدیک بود چپ کنن.
هیما:لعنت بهت ساتورو.بدبخت شدیم.الان یاگا سنسه کلی سرمون غر میرنه.
ساتورو با لبخند:من حلش میکنم.
تو دبیرستان*
ساتورو:حواست باشه صدای پات نیاد.
هیما:اوهوم.
یهو ایجیچی رو میبینن.
ایجیچی:چی کار میکنین؟مگه نرفتین جلسه؟انگار ماموریت مهمی بود.
هیما و ساتورو:جلسهههههههههههههههههه?؟؟?؟؟؟؟
دم در اتاق جلسه*
ساتورو با شتاب درو باز کرد*
همه به ساتورو و هیما نگا کردن*
هیما:سلام.شرمنده دیر رسیدیم.
هر دو با تمام توان میدویدند.دیگه نزدیک بود چپ کنن.
هیما:لعنت بهت ساتورو.بدبخت شدیم.الان یاگا سنسه کلی سرمون غر میرنه.
ساتورو با لبخند:من حلش میکنم.
تو دبیرستان*
ساتورو:حواست باشه صدای پات نیاد.
هیما:اوهوم.
یهو ایجیچی رو میبینن.
ایجیچی:چی کار میکنین؟مگه نرفتین جلسه؟انگار ماموریت مهمی بود.
هیما و ساتورو:جلسهههههههههههههههههه?؟؟?؟؟؟؟
دم در اتاق جلسه*
ساتورو با شتاب درو باز کرد*
همه به ساتورو و هیما نگا کردن*
هیما:سلام.شرمنده دیر رسیدیم.
۹۹۷
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.