مظلومیت مادر
بگذارید فرزندم بخوابد. بگذارید خواب های خوب ببیند. من به جای او کابوس هایش را به جان می خرم. اضطراب هایش را به من بسپارید. روزمرگی هایش را به من بدهید. نگذارید اشکهایش را ببینم. حاضرم هر لحظه به جای او اشک بریزم ولی حتی یک دم شاهد گریه او نباشم. خنده هایش را از او نگیرید بگذارید یک دل سیر خنده بزند. هر رنجی اگر هست به من ببخشید. هر دردی اگر هست به من بدهید. اگر فرشته مرگ در راه است بگویید باید از پل او بگذرد. شاید دلش به رحم بیاید و برگردد. شاید عشق من به فرزندم کافی نباشد ولی شما بگویید آیا چیز دیگری والا و بزرگتر از عشق هم پیدا می شود؟. اگر بود خبرم کنید تا آن را هم بیایم و نثار راهش کنم.
۳.۰k
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.