سناریو:)
وقتی مریضی و میرین دکتر و برات امپول مینویسن تا بزنی ولی میترسی و میری قایم میشی...(مکنه لاین)
جیمین: اصن اقای دکتر برای منم یه امپول تقویتی بزنین که با ات همدردشم (رو به دکتر)
تهیونگ: "فرار میکنی ولی پشت سرت میاد و تو راهرو از پشت میگیرتت"
-قول میدم درد نداشته باشه هانی(تو گوشت)
+ولی اگه داشت چی؟
-بعد از امپول میریم خوراکی میخریمااا
+پیش به سوی امپول زدننن
جونگکوک: "فرار کردی ولی بهت زنگ زد تا پیدات کنه... و همون لحظه جونگکوک چیزی گفت که حرصی شدی..."
-هه هه... ات ترسوووو (زنگ زده به ات)
+نخیرم من ترسو نیستم
-هستی.
+بزنمت؟
-چی؟ میخوای بگم امپولو محکم بزنن بهت تا دردت بگیرههههه؟
+نههه
-میگم بهشون که این کارو کنن.. چون یه هفتس نزاشتی گیم بزنم
+اگه بزارم چی؟
-اون موقع دوتایی فرار میکنیم و امپول بی امپول... و اگه دختر خوبی باشی واست پیتزا میخرممممم
+دروغ نگیاااا
-کجایی بریم پیتزا بخریم؟
+تو سوپرمارکت بیمارستان..
-اومدم
جیمین: اصن اقای دکتر برای منم یه امپول تقویتی بزنین که با ات همدردشم (رو به دکتر)
تهیونگ: "فرار میکنی ولی پشت سرت میاد و تو راهرو از پشت میگیرتت"
-قول میدم درد نداشته باشه هانی(تو گوشت)
+ولی اگه داشت چی؟
-بعد از امپول میریم خوراکی میخریمااا
+پیش به سوی امپول زدننن
جونگکوک: "فرار کردی ولی بهت زنگ زد تا پیدات کنه... و همون لحظه جونگکوک چیزی گفت که حرصی شدی..."
-هه هه... ات ترسوووو (زنگ زده به ات)
+نخیرم من ترسو نیستم
-هستی.
+بزنمت؟
-چی؟ میخوای بگم امپولو محکم بزنن بهت تا دردت بگیرههههه؟
+نههه
-میگم بهشون که این کارو کنن.. چون یه هفتس نزاشتی گیم بزنم
+اگه بزارم چی؟
-اون موقع دوتایی فرار میکنیم و امپول بی امپول... و اگه دختر خوبی باشی واست پیتزا میخرممممم
+دروغ نگیاااا
-کجایی بریم پیتزا بخریم؟
+تو سوپرمارکت بیمارستان..
-اومدم
۹.۴k
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.