از زبان جنی
از زبان جنی
خوابیدیم صبح پاشو م رفتم پایین که لیسا با یه لباس چرم اومد پایین (میزارم) لیسا هیچ وقت از این لباسا نمی پوشید
جنی. کجا
لیسا. جهنم
رزی. چی
لیسا. خداحافظ
جیسو. چی صبر کن
( لیسا درو بسته از عمارت زد بیرون رفت لبه پرتگاه تا کمی آرامش داشته باش)
یک هفته بعد
از زبان جنی
یه هفته ست لیسا شبا ساعت ٣وصبح ها ساعت ٧میره و جواب یه کلمه حرفمون هم نمیده امروز بهش میگیم
صبح ساعت ٧
جنی.کجا
لیسا.........
جیسو. لیسا
لیسا. این دره کوفتی چرا باز نمیشه
جیسو. تا نیای این حرف ما رو نشنوی نمیزارم بری
لیسا. بله چه گوهی میخوری الان
رزی. لیسا(جدی)
لیسا. خب ببینم چه زری میزنین
رزی(تمام ماجرا رو تعریف میکن)
لیسا. یعنی اون پدرمو نکشت
جیسو. نه اعضا هم نکشتن
لیسا. به درک
جنی. چ.... چی؟
لیسا. اخبار یه بار میگه نه دوبار
تهیونگ. پس الان کاریش نداری
لیسا. فقط جلو چشام نباش بسه
( لیسا از خونه زد بیرون به سوی شرکت)
خوابیدیم صبح پاشو م رفتم پایین که لیسا با یه لباس چرم اومد پایین (میزارم) لیسا هیچ وقت از این لباسا نمی پوشید
جنی. کجا
لیسا. جهنم
رزی. چی
لیسا. خداحافظ
جیسو. چی صبر کن
( لیسا درو بسته از عمارت زد بیرون رفت لبه پرتگاه تا کمی آرامش داشته باش)
یک هفته بعد
از زبان جنی
یه هفته ست لیسا شبا ساعت ٣وصبح ها ساعت ٧میره و جواب یه کلمه حرفمون هم نمیده امروز بهش میگیم
صبح ساعت ٧
جنی.کجا
لیسا.........
جیسو. لیسا
لیسا. این دره کوفتی چرا باز نمیشه
جیسو. تا نیای این حرف ما رو نشنوی نمیزارم بری
لیسا. بله چه گوهی میخوری الان
رزی. لیسا(جدی)
لیسا. خب ببینم چه زری میزنین
رزی(تمام ماجرا رو تعریف میکن)
لیسا. یعنی اون پدرمو نکشت
جیسو. نه اعضا هم نکشتن
لیسا. به درک
جنی. چ.... چی؟
لیسا. اخبار یه بار میگه نه دوبار
تهیونگ. پس الان کاریش نداری
لیسا. فقط جلو چشام نباش بسه
( لیسا از خونه زد بیرون به سوی شرکت)
۴.۸k
۰۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.